برای اولین بار در تاریخ انجمن روانشناسی ایران
هیستریک فوتبالی قاتل اهلی
بیاییم وضعیت یک مربی یا بازیکن را در نقطه اوج این حالت ببینید . درست زمانی که یک گل غافلگیر کننده یا حالت شدید "اضطرابی" پیش می آید، اهلی ترین قاتل وجود انسان دست به کار می شود و هیستریک فوتبالی به سراغ آن فرد می آید
به " گزارش دی اسپورت"هیستریک فوتبالی" ، این واژگان سخت و طاقت فرسا در لغت نامه ادبیات فوتبالی که حتی در زمان تدریس رشته علم فوتبال در دانشگاه هایی مثل لیورپول ، سبب مکث و تنفس مجدد تدریس کننده می شود .
اگر بخواهیم معنای دقیقی از واژه هیستریک را عنوان کنیم ، تنها این واژه شاید معنای دقیق کلمه را نشان دهد: "قاتل اهلی"
"هیستریک" به بیماری قدیمی در واژگان طب یونانی گویند که پس از ابداع روانشناسی و البته به لطف روانکاوی روانپزشکی توسط زیگموند فروید و یوزف برویر ارائه شد . در این بیماری میل های افراطی در اجتناب و مراقبت وجود دارد ، به طوریکه فرد از ترس اجتنابی و البته میل مراقبتی ، اندام خود را که از سیستم دستگاه عصب مرکزی ساطع می شود ، بدون هیچ علائم خاص هشدار دهنده ظاهری از دست می دهد و به طور ساده تر بدن و اندامش قفل می شود و یا نقض حالت موقت می شود .
در فوتبال مدرن که در اواخر دهه 90 میلادی و به لطف آکادمی های پایه باشگاه های بزرگ مثل : لاماسیا ، آژاکس ، یوونتوس و... روی داد ، مسئله کنش و واکنش بین مربی و بازیکن به صورت کاملا علمی و عملی شکل گرفت و مسئله مربی سالاری - بازیکن سالاری تا به حد زیادی از بین رفت و تیم ها بر پایه محور، همکار فعالیت های خاص را شروع کردند . اما در این بین ، اوج پارادوکس فوتبال را می توان مشاهده کرد که در رابطه هرم فوتبالی ، تمام این محورها را به هم می زند و نقطه اوج یک مربی یا بازیکن را خدشه دار میکند (به مانند هرم مزلو که نقطه اوج آن کمال است) .
این پارادوکس چیزی جز توقف در زمان و رفتارهای سوئیچ شده کنش گر نیست . توقفی بر اثر یک ضربه شدید ناشی از باخت یا ضربه شدید از فعایت روحی مستمر و ... که ممکن هست حتی یک دقیقه قبل از یک مسابقه یا تمرین شکل بگیرد .بر اثر این حالت ، اوج ضربه ممکن به یک مربی یا بازیکن وارد میشود. به نحوی که قسمت اعصاب مرکزی ، سیستم پاراسمپاتیک و قسمت خود مختار مغز نمیتواند رفلکس های شیشه ای دستگاه پاراسمپاتیک را به خوبی به قشر نخاعی و بالعکس و به قسمت کورتکس مغزی انتقال دهد و همین سبب یک حالت قفل ذهنی میشود که این بازه زمانی ممکن هست 0/1 ثانیه تا 1 ساعت یا بیشتر شود .
استرس ناشی از حالت فورانی استرس و هیستریک فوتبالی سبب ترشح هورمون کورتیزول از غدد آدرنال میشود و تنظیم فشار خون و سیستم ایمنی بدن پایین می آید تا جایی که آدرنالین به صورت معکوس عمل میکند .
حالا با این اوصاف ، بیاییم وضعیت یک مربی یا بازیکن را در نقطه اوج این حالت ببینید . درست زمانی که یک گل غافلگیر کننده یا حالت شدید "اضطرابی" پیش می آید، اهلی ترین قاتل وجود انسان دست به کار می شود و هیستریک فوتبالی به سراغ آن فرد می آید و این میشود توقف در لحظه ، درست در جایی که هم میل به اجتناب از اضطراب هست و هم میل به مراقبت.
یک بار دیگر کلید واژه را بررسی کنیم:
اضطراب
مرحله ای شدیدتر از استرس که فراگیرتر است و سبب مرحله ای می شود که پایه استرس است .
اما این پایان کار نیست و می توان راه چاره را پیش گرفت . راه چاره ای البته مقطعی و با کمک شرایط زمانی و آگاهی محیطی .
1. درست میتوان در این مقطع با حالت Step تنفسی شدید به صورت دم و بازدم و با تکنیک Brouklin 478 ، سبب انتشار بیشتر اکسیژن به قشر نخاعی و مغز میشود که سبب قطع حتی موقتی اضطراب و استرس می شود و قشر پیش پیشانی فعال میشود ، فشار خون به حالت عادی به تدریج برمی گردد و هورمون های کورتیزول و آدرنالین به صورت طبیعی خود عمل میکند .
2. در مرحله بعد میتوان رویش ذهنی را بارور کرد ، یعنی Plan مغزی را بر اساس آگاهی محیطی و درک واقعیت که از قبل به صورت نوشتاری و دیداری و شنیداری در محیط ما (مثل روی برگه نوشتن) و در ذهن ما پارتیشن بندی شده ایجاد کرد تا ذهن بر اساس آنها و اینکه قبلا این مطالب را تا حدی پذیرفته هست ، در کمتر از 0/0000001 ثانیه بتواند نقشه جدید مغز را به صورت "نماهای آینه ای"انعکاس دهد تا عملکردهای نوشتاری و دیداری ما که قبلا تدارک دیدیم ، بازیابی شود و قسمت ورنیکه و بروکا فعال شوند و عملکرد زبانی فعال شود و بتوان تکلم منطقی و اصولی را برقرار کرد .
3. اگر این کار برای عده ای سخت هست ، میتوانند قانون طلایی و مهم 5 ثانیه رو اجرا کنند . به طوری که عالی ترین تصمیم ممکن در لحظه گرفته شود و فاصله گرفتن تصمیم تا اجرای آن فقط 5 ثانیه طول بکشد .
این دقیقا نقطه ای هست که بانوان در تماس چشمی و آقایان در کلام بیشتر می توانند تاثیر بپذیرند که این در حالت عادی بین یک مرد و زن دقیقا "معکوس" است که این معکوس عمل کردن ، اوج هنر یک مربی می باشد . اگر بگوییم بانوان به دلیل داشتن عواطف بیشتر نسبت به آقایان بیشتر درگیر هیستریک فوتبالی هستند ، کاملا اشتباه است چون عواطف و احساسات نقطه مشترک بین مرد و زن هست و میتوانند بر اساس آن تصمیم های احساسی و حتی عقلانی بگیرند اما اینکه بانوان بخاطر ترشح هورمون های خاص بیشتر اذیت میشوند ، کم بیراه نگفته ایم .
اوج هنر یک مربی در برخورد با بازیکن بانوان در شرایط سخت ، شاید تنها یک چیز هست :
"سخنی از جنس واقعیت Anatomi و Material Based"
گوشه ای از مقاله فوتبال و زندگی ، نوشته شده توسط :
محجوب حسن پور / مینا قاسمی (مربی و آنالیزور )