به گزارش وب سایت دی اسپورت؛ «رضا شکاری» پس از ۲ سال حضور در فوتبال روسیه به ایران برگشت و به تیم تراکتور پیوست.
حضور وی در لیگ برتر ایران با حواشی زیادی همراه بود که اصلیترین آن پیگیری «سعید آذری» مدیرعامل پیشین باشگاه ذوبآهن در مورد شکایتشان به فیفا بود که البته رای فیفا در آخر به سود شکاری اعلام شد. او در سال ۲۰۱۵ از سوی روزنامه گاردین انگلستان جزو ۵۰ بازیکن برتر دنیا که متولد ۱۹۹۸ به بعد هستند، معرفی شد.
شکاری حواشی حضور دوبارهاش در لیگ برتر ایران تا شیطنت در اردوهای تیم ملی امید را در گفتگویی تشرح کرده است:
مشروح این گفت و گو را در زیر میخوانیم.
چه شد که انتقالت به پرسپولیس انجام نشد؟
من به دلایلی از روسیه به ایران آمدم و پرسپولیس را برای بازی در لیگ برتر انتخاب کردم اما «ایرج عرب» مدیرعامل وقت پرسپولیس به من گفت که ما میخواهیم ببینیم بستن قرارداد با تو مشکلی دارد یا نه. فردای آن روز متوجه شدند قرارداد من مشکل قانونی ندارد و بعد از استعلام اول در همان جا به صورت غیرحرفهای عمل کردند و با «سعید آذری» تماس گرفتند و آذری هم مشخص بود که مدیر پرسپولیس را از بستن قرارداد با من منصرف میکند. حتی همان موقع آذری در برنامه تلویزیونی گفت که شکاری محروم میشود اما در همان جا هم کارشناس حقوقی همه قراردادهای من را بررسی کرد و گفت هیچ محرومیتی برای من و باشگاه به وجود نمیآید و اگر هم محرومیتی باشد برای خود بازیکن است اما با این وجود عرب از عقد قرارداد با من ترسید و دوباره به من گفت که فردا بعد از اینکه هماهنگیهای لازم را با باشگاه روبین کازان انجام دادیم با شما تماس میگیریم که قراردادت را نهایی کنیم. من ۳ روز صبر کردم اما خبری از مدیران پرسپولیس نشد و بعد از آن با باشگاه تراکتور وارد مذاکره شدم چرا که نمیتوانستم بیشتر از این صبر کنم و بلاتکلیف باشم. خیلیها به من میگفتند که به خاطر پول به تراکتور رفتم اما من با مبلغ خیلی کمتری نسبت به توافقی که با عرب و «مهدی محمدنبی» داشتم، به این تیم رفتم. اما خدا را شکر میکنم در تیمی هستم که همزبان من هستند زیرا اصالت من سرابی است.
آیا انتقالت به اروپا غیرقانونی بود؟
زمانی که پیشنهاد باشگاه روستوف به من رسید ما به باشگاه ذوبآهن اطلاع دادیم و در قرارداد من مقرر شد که مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به باشگاه ذوبآهن داده شود اما این باشگاه خواستار ۵۰۰ هزار دلار شد اما ما به آنها گفتیم که در قرارداد مبلغ ۱۰۰ هزار دلار تعیین شده و اگر موافقت نکنید ما از راه قانونی کار خود را پیش میبریم اما قبول نکردند و گفتند اگر شکایت کنیم فیفا حق را به ما میدهد. اما حالا ۲ سال از شکایت آنها گذشته است و باشگاه ذوبآهن ۱۱۰ هزار دلار از روبین کازان گرفت که ۱۰ هزار اضافی به علت دیرکرد بود. من در همین جا هم میگویم که آذری در باشگاه ذوب آهن برای من پدری کرد و خیلی برای من زحمت کشید و بالاخره او مدیر تیم ذوبآهن بود و حق داشت که پشت تیمش باشد و من اصلا از او ناراحت نیستم.
شرایطت در تراکتور چگونه است؟
روزی که قرار بود به تراکتور بروم، شخصی که نمیخواهم از او اسم ببرم به من گفت که خیالت راحت باشد و به اینجا بیا چرا که ما از پرونده تو اطلاع داریم و در تراکتور به تو بازی میدهیم اما بعد از اینکه به آنجا رفتم ترسیدند و یک نیم فصل کامل به من بازی ندادند و دلیل بازی ندادن به من را فنی اعلام کردند اما بعد از اینکه در نیم فصل دوم رای فیفا به نفع من صادر شد شرایط من تغییر کرد و توانستم بازی کنم. شرایط من در نیم فصل دوم به خوبی پیش میرفت و به ترکیب اصلی نزدیک شده بودم اما ویروس کرونا باعث شد تا این روند متوقف شود. خیلی خوشحال هستم که در تراکتور کنار کسانی هستم که در فوتبال اروپا حضور داشتند و از تجربه آنها استفاده میکنم. از حضور «ساکت الهامی» بر روی نیمکت تراکتور خوشحالم چرا که شناخت خوبی از بازیکنان دارد. مطمئن هستم به ترکیب اصلی راه پیدا میکنم و در این تیم موفق میشوم و امیدوارم از تیم تراکتور دوباره به اروپا بروم. از هواداران پرشور تراکتور هم تشکر میکنم چرا که همیشه پشتیبان من بودند.
به نظرت دلایل عدم ناکامی تیم ملی امید برای رسیدن به المپیک چه بود؟
به نظر من ما بازیهای بسیار خوبی در رقابتهای انتخابی انجام دادیم اما شانس با ما یار نبود. اما به نظر من یکی از مهمترین عواملی که باعث شد ما به المپیک صعود نکنیم، نداشتن اردوهای مناسب بود که باعث شد تیم ملی امید به هماهنگی کامل نرسد.
خاطره جذابی از تیم ملی داری؟
در بازیهای آسیایی در تیم ملی جوانان که «امیرحسین پیروانی» سرمربی ما بود، یک روز بعد از صرف ناهار من به همراه «امید نورافکن»، «محمد غلامرضا» و «علی طاهران»، «کوروش برمک» را که مربی وقت تیم بود، به داخل استخر هل دادیم که موجب ناراحتی شدید پیروانی شد و غلامرضا و طاهران را از اردو خط زد. این خاطره هم خوب بود هم بد زیرا ۲ نفر از دوستان ما از اردو اخراج شدند. روزهایی که در اردوهای تیم ملی جوانان و امید بودیم بسیار شیرین و خاطرهانگیز بود.
الگوی فوتبالی تو کیست؟
بدون شک الگوی ایرانی من «علی کریمی» است و الگوی خارجی من هم «رونالدینیو» است.
آرزوی فوتبالی تو چیست؟
آرزو میکنم در فوتبال به چیزی که حق من است برسم و مطمئن هستم که به حقم میرسم و امیدوارم به لیگهای درجه یک اروپا راه پیدا کرده و در آنجا به فوتبالم ادامه دهم.
چه کسی بیشترین نقش را در فوتبالیست شدنت داشت؟
فوتبالیست شدنم را مدیون هیچ کسی نیستم جز پدرم و در فوتبال هم هیچ کسی جز پدرم کمکم نکرد. زمانی که به مدرسه میرفتم و برای خوردن ناهار به خانه برمیگشتم، پدر من که رنگکار بود ساعت ۴ بعد از ظهر من را به مدرسه فوتبال میبرد و تا ساعت ۷ که دوباره مرا به خانه برمیگرداند، کار میکرد و بعد از رساندن من هم تا ۵ صبح کار میکرد. او بسیار زحمت کشید تا من فوتبالیست شوم و به اینجا برسم.