به گزارش"فوتبال آزادگان"، چند روز پیش بود که ستاد مبارزه با دوپینگ با صدور حکم سنگین، محمدحسین حیدری که سابقه بازی در تیمهای مس کرمان، ماشینسازی تبریز، شهر خودرو مشهد و سایپا را در کارنامه خود دارد، به دلیل استفاده از مواد ممنوعه (دوپینگ) چهار سال از تمام فعالیتهای ورزشی محروم کرد.
حیدری که فصل گذشته به همراه سایپا در لیگ دسته اول حضور داشت، در گفتوگو با خبرنگار فوتبال آزادگان درباره این اتفاق توضیحات بیشتری را داده است که ماحصل این گفتگوی مفصل را در زیر میخوانید:
*تنها آدم احمق میتواند این ماده را به خودش تزریق کند.
کسانی که من را کامل می شناسند، نزدیکان من هستند و یا با آنها هم تیمی بودم و زندگی کردم می دانند که سبک زندگیام به چه شکلی است و اهل دوپینگ و مسائل این چنینی نیستم. این مواد ممنوعهای که در بدن من پیدا شده است تنها آدم احمق میتواند آن را به خودش تزریق کند و برود در یک مسابقه حرفهای آن هم فوتبال که هر لحظه امکان دارد تست دوپینگ گرفته شود، شرکت کند.
*تنها به پزشک تیم میتوانستم اعتماد کنم.
متاسفانه زمانی که آن آمپول را به من زدند در تیم سایپا عضویت داشتم و مصدوم شده بودم و تیم هم به من نیاز داشت، پزشکان تیم به من آن موقع آمپولهای زیادی می زدند که زودتر برسم و شرایط بازی کردن را داشته باشم و به تیم کمک کنم، اگر خاطرتان باشد زمان آقای فکری تیم خیلی زیر فشار بود. اتفاقا تنها کسی که در تیم میتوانستم به آن اعتماد کنم پزشک تیم بود در قرارداد همه بازیکنان هم ذکر شده بود که همه باید زیر نظر پزشکهای تیم معالجه شویم. در جلسه نخست رسیدگی به قاضی گفتم اگر من این کاره بودم با چند متخصص مشورت می گرفتم چرا که بالغ بر ۹۰ درصد ورزشکاران حرفهای این کار را انجام میدهند اما آنها بلد هستند چطور انجامش دهند! بازیکنی، ورزشکاری مصدوم می شود و یا بدنش خسته است همین ماده را تزریق میکند دو روز قبل مسابقه از بدنش خارج میشود، حتی در خارج کشور هم همین کار را می کنند وگرنه کدام بازیکن خارجی میتواند ۱۵ کیلومتر بدود؟ مگر با نان و پنیر یا جو و ماکارونی میشود این مسافت را بدوی!؟ من اگر این کاره بودم از یک متخصص مشاوره می گرفتم مادهای به خودم تزریق می کردم که در عرض ۴ یا ۵ روز دیگر از بدنم خارج می شد نه اینکه چنین ماده ای بزنم و حدود ۴ الی ۶ ماه در بدنم بماند، مگر من بچه هستم یا بار اولم است که فوتبال بازی میکنم. به من گفتند باید بروی و پوکه آمپولهایی که به تو تزریق کردند را بیاوری، شما یک بازیکن یا ورزشکار پیدا کنید که پوکه آمپولی که پزشک تیم به او تزریق کرده است را بگیرد و نگه دارد، به قاضی گفتم من پوکه را گرفتم و آوردم آیا خود شما به من نمی گویی که از کجا معلوم این پوکه، همان پوکه آمپولی باشد که به تو تزریق کردند. علاوه بر آن پزشکان تیم ما با آقای محمود فکری آمدند و با ایشان هم رفتند.
*شنیدم تستم مثبت شده سکته ناقص زدم!
روزی که تست از من گرفته شد بازی با استقلال خوزستان بود، اگر من دوپینگ میکردم خیلی راحت راضی نمی شدم تست بدهم از طرفی یا خودم را به مصدومیت می زدم یا اصلا بازی نمی کردم و به قول معروف از زیرش در می رفتم! چرا که بحث زندگی و آینده آدم است. اما من از همه جا بی خبر خیلی راحت آمدم و تست دادم. من که کارم تمام شد! دیگر نمیتوانم به کسی دروغ بگویم، تمام حرفهایی هم که چه راست چه دروغ بگویم، بخشیده نمیشوم تا برگردم. اگر من دوپینگ می کردم بعد بازی و بعد اینکه از من تست گرفته شد با هزار نفر تماس میگرفتم تا واسطه شوند تستم را به آلمان نفرستند! نه اینکه با خیال آسوده بروم و در خانه بشینم بعد دو ماه با من تماس بگیرند که تستت مثبت شده و من آنجا سکته ناقص کنم!
*به مرگ اعضای خانوادهام من دوپینگ نکردم (با بغض)
هر چیزی قانون و قواعد خودش را دارد، من به قاضی گفتم چطور برای شما ثابت کنم که عمدا یا خواسته و دانسته آین آمپول را نزده ام، دستم جایی بند نیست مثل این میماند که مواد داخل ماشین شما بگذارند و جلوی شما را بگیرند و دستگیرتان کنند شما میتوانی ثابت کنی مواد برای شما نیست؟ به آنها گفتم زندگیم فوتبال است، درآمدم از این راه تامین می شود، امرار معاش خانواده ام از طریق درآمدی است که من دارم این کار را با من نکنید، بخدا، به مرگ اعضای خانوادهام من این کار را نکردم (با بغض) چطوری به شما ثابت کنم؟
*در کُمد پزشکی باشگاه آمپول دوپینگی پیدا شد!
تمام این چیزهایی که می گویم مدارکش موجود است؛ آقایانی که به عنوان پزشک با کادر آقای محمود فکری آمده بودند با برکناری ایشان هم رفتند، فردای روز برکناری محمود فکری تیم پزشکی جدید با آقای حسینی نسب آمدند، چند روز بعد که کمد پزشکی تیم در باشگاه را تمیز می کردند یک آمپول نوراندروسترون (متابولیت ناندرولون، استیروئیدهای آنابولیک) از همان مادهای که در بدن من وجود داشت را پیدا کردند، همین آمپول را به همراه پزشکان جدید و چند بازیکن تیم به عنوان شاهد به جلسه دفاعیه بردم، مگر می شود چنین آمپول و ماده ای در کمد پزشکی یک باشگاه باشد. در محلهای تزریق دوربینی نبود که ویدئو آن را به عنوان مدرک ارائه کنم حتی اگر فرض کنیم دوربینی هم بود مشخص نمی شد که به سرنگ چه موادی کشیده میشود.
*آقایان مثلا پزشک؛ مدرک پزشکی نداشتند!
جالب است که فدراسیون فوتبال و باشگاه سایپا زیر سوال است، یکی از او دو نفری که به من آمپول تزریق می کرد اصلا مدرک پزشکی نداشت و تنها پزشک یار بود! به همه بازیکنان تیم آمپول تزریق می کرد، او اصلا نباید روی نیمکت مینشست چه برسد که کل کارهای پزشکی تیم را انجام دهد، ما یک پزشک داشتیم که اصلا سر بازیها نمیآمد همان شخصی که پزشک یار بود با کارت او روی نیمکت می نشست! به مسئولان ستاد مبارزه با دوپینگ گفتم مامور تستگیری شما، نماینده فدراسیون فوتبال متوجه نشده این آقایان پزشک نیستند، بازیکن چطوری می فهمید آنها پزشک نبودند و صلاحیت نداشتند. یکی از آنها فیزیوتراپ است و دیگری هم مدرک پزشکی ندارد، وقتی به آنها گفتم چرا آن آمپولها را به من تزریق می کردید می گفتند فلانی می گفت ما هم تزریق می کردیم! همه بازیکنان آن فصل تیم شاهد هستند صفر تا صد کارهای تزریق برعهده این دو شخص بود. به جان مادرم اگر روز تست گیری؛ از بقیه بازیکنان هم تست می گرفتند جواب آزمایش دو الی سه بازیکن دیگر هم مثبت می شد! من را که سوراخ سوراخ کرده بودند از هر نقطه از بدنم که فکر کنید آمپول تزریق می کردند! هیچ کس حتی خود این دو شخص هم گردن نمیگرفتند. روزی که تستم مثبت شد از آنها پرسیدم شما چه آمپولی به من تزریق می کردید به من گفتند ما این آمپول را نزدیم، ما به تو بتامتازون زدیم! به آنها گفتم شما نمی دانی بتامتازون هم ماده دوپینگی است! گفتند این ماده ای که در بدنت پیدا شده ماده دیگری است، خب کسی که بتامتازون می زند و می دانست ماده دوپینگی تزریق می کند حتما آمپول دیگری را هم به بازیکن می زند، به او می گویم نامه دستی بنویس که چه چیزهایی به من زدی رفتم روی برگه نوشته فلان آمپول را به همراه پماد بتامتازون با دستگاه به بازیکن زدیم! و او را فیزیوتراپی کردیم!
نکته عجیبتر اینکه اکثر بازیها آمپول آماده و کشیده شده می آوردند و تزریق می کردند من از کجا می دانستم داخل آن آمپولها چه چیزی است به همه بازیکنان می زدند من هم جزوی از همه بودم.
*سایپاییها با اینکه میدانستند کار من نیست، اما جریمهام کردند
در قرارداد همه بازیکنان آمده است که اگر بازیکنی تست دوپینگش مثبت شود، قراردادش ۳۰ درصد کسر می شود، با وجود اینکه همه عوامل باشگاه میدانستند که کار من نیست، اما من را جریمه کردند، تا اون موقع هم به ما ۶۰ درصد پرداختی داشتند، بعد از آن ۵ درصد به همه بازیکنان دادند به من ندادند ۵ درصد هم به خاطر حق فدراسیون از قراردادم کسر کردند. به خدا قسم مادر و پدرم از ماجرا خبر ندارند مگر اینکه از طریق استوری و پستهایی که دوستانم برایم می گذارند متوجه شوند، تنها در این مدت خودم و دوستانم از ماجرا مطلع بودند.
*برای فکری معرفت گذاشتم، اما زدند من را ترکاندند!
هر کسی می داند با خودش چند چند است، من که می دانم با خودم چند چندم، خدا را گواه می گیرم من اصلا تابحال قرص اضافی نخوردم من در مدتی هم که در باشگاه سایپا بودم تحت نظر این دو شخص بودم. من تا حالا ۱۰ بار تست دوپینگ دادم کسانی که با من زندگی کردند به خوبی می توانند شهادت دهند من اصلا مکمل هم نمیخورم، اگر تیمی بودم غذایم با سایر بازیکنان جدا بود، بچهها می دانند خوابم، تغذیهام چطور بود، جالب اینکه مصدومیت منم کشیدگی کشاله و مصدومیت جزئی بود که به خاطر اینکه آقای فکری زیر فشار بود معرفت گذاشتیم با وجود مصدومیت در چند مسابقه بازی کردیم و نهایتا موجب شد بیخ کشالهام بترکد، من اصلا نمیتوانستم بغل پای ساده بزنم، هر بازی به من آمپول های زیادی می زدند حتی در روز یکی از بازی ها دو بار به من آمپول تزریق کردند! که اگر یادتان باشد ما قبل بازی با سپاهان به تیم پاس خورده بودیم من آن یک ماه فقط فیزیوتراپی کردم و آمپول زدم که در آن یک ماه زدند ما را ترکاندند! هر آمپولی به دستشان می رسید به من می زدند!
*از فکری کمک خواستم اما یک تماس هم نگرفت
با آقای فکری تماس گرفتم و گفتم خدا میداند من این کار را نکردم و آن آقا تخلف کرده است، چون ایشان با شما خوب است و خودتان او را آوردید، صحبت کنید که اشتباهش را قبول کند. آن شخص نه مطب داشت و نه کارتی برایش صادر شده بود و اگر اعتراق میکرد که این کار را انجام داده، هیچ اتفاقی برایش رخ نمیداد و فقط از نشستن روی نیمکت محروم میشد. ایشان مدرکی نداشت که بخواهند کارتش را باطل کنند یا مطب و فیزیوتراپیاش را تعطیل کنند. آقای فکری گفت من صحبت میکنم اما دیگر خبری نشد.
*انگار قاتل گرفته بودند، نگذاشتند وکیلام صحبت کند.
در جلسه اولیه اصلا نگذاشتند وکیلم صحبت کند، انگار پیششان قاتل برده بودند! گفتند اگر قرار باشد وکیل صحبت کند، باید جلسه را ترک کنید، وکیلات حق ندارد حرف بزند! مگه می شود وکیل صحبت نکند گفتند در قانون آمده وکیل نباید دفاع کند، خودم صحبت و دفاع کردم اما انگار قاتل گرفته بودند اجازه نمیدادند صحبت کنم، به آنها گفتم اگر قرار است شما اینجا هستید باید کمک کنید ببینید چه کسی کار اشتباهی کرده است، اگر قرار بود حرفهای من را نشنوید پس چرا اینجا هستید، شما که آمدید فقط من را محکوم کنید، معلوم است با فوتبالیستها مشکل دارند، آخرشم به حالت کنایه گفتند "پول خوب میگیرید باید حرفهای هم زندگی کنید"