به گزارش خبرگزاري " دي اسپورت " ، حسن رحیمی، یکی از آمادهترین کشتیگیران ایران در بازیهای المپیک ٢٠١٦ ریو بود که از مردم گرفته تا کارشناسان مدال طلا را برای او کنار گذاشته بودند؛ اگرچه او کارش را در ریو خیلی خوب شروع کرد؛ اما در کشتی سومش تنها با یک غفلت شانس کسب مدال طلا را از دست داد تا سهمش از بزرگترین رویداد ورزشی دنیا مدال برنز باشد؛ مدالی که اگرچه به خوشرنگی طلا نیست؛ اما به قول خودش آنقدر ارزشمند است که تا همیشه در یاد مردم بماند. رحیمی حالا با پنج مدال جهانی و المپیک فاصله زیادی با بزرگانی مانند عبدالله موحد، غلامرضا تختی و حمید سوریان در تعداد کسب مدال ندارد که او نیز رکوردی جدید در دسته سبکوزن کشتی آزاد ایران از خود به جا بگذارد. گفتوگوی «شرق» را با آزادکار وزن ٥٧ کیلوگرم کشورمان میخوانید. از المپیک شروع کنید. چطور بود؟ اینبار واقعا المپیک را از نزدیک لمس کردید. بله خب. من چهار سال پیش در المپیک لندن خیلی ناپخته بودم. اصلا جو مسابقات آنقدر برایم سنگین بود که نمیتوانستم هضمش کنم و در مسابقه اول باختم و حذف شدم؛ اما این بار کاملا شرایط فرق میکرد. با تجربه و بدون ترس روی تشک رفتم. خدا را شکر خوب بود. تلاشم را کردم؛ اما سهمم مدال برنز شد، تیم هم که در مجموع نتیجه مقبولی گرفت. کشتی آزاد ایران بعد از سالیان سال توانست نایبقهرمان المپیک شود. پیش از المپیک همه مردم معتقد بودند که شما شانس مدال طلای المپیک ریو هستید؛ کمااینکه کارشناسان هم این را باور داشتند؛ اما کشتی با حریف ژاپنی همه چیز را به هم ریخت. خودتان چه پیشبینیای میکردید؟ من خودم هیچ پیشبینیای نداشتم؛ چون واقعا المپیک جای پیشبینیکردن نیست. کشتی مثل وزنهبرداری نیست که بگویی فلان رکورد را بزنی، قهرمان میشوی. خیلی از قهرمانان جهان و المپیک در این بازیها حضور داشتند که در همان دور اول باختند و حذف شدند؛ اما در کل باید بگویم که من واقعا شرایط بدنی خوبی داشتم. در چند سال اخیر نتایج خوبی در مسابقات جامجهانی و قهرمانی جهان گرفته بودم. طبیعی است که توقع مردم از من بالا بود و انتظار مدال طلا داشتند. خودم هم با همین انگیزه تمرین کردم؛ اما المپیک است و هزار اتفاق. میخواستم طلا را بگیرم؛ ولی برنز سهمم شد. باز هم جای شکرش باقی است که با همین مدال برنز توانستم لحظهای دل مردم را شاد کنم؛ چون این لحظهها واقعا تا همیشه در ذهن مردم کشتیدوست ما میماند. بعد از کسب مدال برنز خیلی با حسرت از نرسیدن به مدال طلا صحبت میکردید. هنوز هم همین حس را دارید؟ راستش را بخواهید باید بگویم فعلا داغم. نه متوجه برنزی هستم که گرفتهام و نه متوجه مدال طلایی که از دست دادهام. سالها باید بگذرد تا متوجه موقعیتی که از دست دادم بشوم؛ آن موقع است که حسرت میخورم چرا مدال طلا از دستم رفت. علت اینکه شما کشتی با ژاپن را واگذار کردید، چه بود؛ چون واقعا این حریف از لحاظ فنی چیزی از شما سر نداشت، فقط جوانتر بود و جسور. این ژاپنی کسی بود که من اصلا با او کشتی نگرفته بودم. ژاپنیها شگردشان این است که همیشه قبل المپیک یک نفر جدید را رو میکنند. این رقیب من هم دقیقا همین حالت را داشت؛ اما بااینحال کشتیهایش را دیده بودم و آنالیزش کرده بودم. متأسفانه در کشتی قبلی با حریف روس فشار زیادی را متحمل شدم و کشتی با ژاپن را خوب شروع نکردم. او آمد چک اول را زد و همین برگ برندهاش شد. من وقتی به خودم آمدم که تایم اول تمام شده بود و سه امتیاز از دست داده بودم. در همین شرایط هم خوب کار کردم و نتیجه را به ٦ بر ٤ رساندم؛ اما دیگر زمانی نبود که بخواهم امتیازات ازدسترفته را جبران کنم. به نظر خودم این کشتیگیر واقعا خوب کشتی گرفت. رسول خادم چقدر در این موفقیت شما نقش داشت؟ ما اگر موفقیتی به دست آوردیم، تمامش به خاطر زحمات ایشان بوده. در شش وزن سه مدال گرفتیم. بعد از ١٦ سال مدال طلا گرفتیم. اینها نشان میدهد روی این تیم کار شده. متأسفانه اگر بدشانسی نمیآوردیم، خروجی تیم بهتر از این بود. حق رضا یزدانی را به طور آشکار مقابل کشتیگیر آذربایجان خوردند تا او به مدال نرسد. آقا رسول کاری کرده که همه ما روسبِبَر شدهایم و ادعای طلای المپیک داریم. به جرئت میگویم که او پرونده کاملی دارد و ثابت کرده درست به شاگردانش درس داده است. اما ایشان گفتند بعد از المپیک دیگر سرمربی تیم ملی نیستند. انشاءالله که اینطور نیست. آقا رسول اگر برود خود من دیگر کشتی نمیگیرم. اتفاقا این را به خودش هم گفتم؛ اما او گفت که فعلا برو یک ماهی استراحت کن تا بهتر تصمیم بگیری. البته انگیزه این را دارم که مدالهایم را بیشتر کنم؛ اما کشتی واقعا ورزش سختی است. همین فشار وزنکمکردن پدر ورزشکار را درمیآورد. اینکه میگویید دوست دارید مدالهایتان را زیاد کنید؛ یعنی اینکه به فکر رکوردزدن هستید؟ نه من همه مدالهایم را گرفتهام. دو تا آسیایی، چهار تا جهانی و یک مدال المپیک دارم. زیاد دنبال رکوردزدن نیستم. وقتی از المپیک برگشتید، از مسئولان انتقاد کردید که کسی به استقبالتان نیامده. این انتقاد از چه کسانی بود؟ بله، متأسفانه هیچکسی تحویلم نگرفت. جایی که ما زندگی میکنیم، توابع استان تهران، بین اسلامشهر و رباطکریم است. هیچکس از مسئولان این منطقه نیامدند یک خوشامد به من بگویند. در مقابل مردم مهربان آنجا آنقدر به من لطف داشتند که همه به استقبالم آمدند. هشت سال است عضو تیم هستم، اینهمه مدال گرفتهام، انگار نه انگار. حتی یک تلفن هم از این آقایان نداشتم. تمام لطفشان در این سالها این بوده که ٢٠ سکه به من دادهاند. من میخواهم بدانم که این پولی که برای ورزش این منطقه میگیرند، خرج کجا میشود. متأسفانه آقایانی که روی کار هستند، از سیاست هم چیزی سرشان نمیشود؛ چه برسد به ورزش و اینکه ارزش مدال المپیک را بفهمند. |