به گزارش "دی اسپورت":برخلاف افکار سنتی حاکم بر فوتبال مبنی بر بنا شدن قهرمانی بر پایه مدافعان بزرگ، لیورپول و کلوپ در فصل جاری در پی ساختارشکنی بوده اند. روند رو به رشد نمایش های لیورپول در فصل جاری متوقف نشده است و شاگردان کلوپ، هر هفته ابعادی نویدبخش را به هواداران متعصب قرمزها ارائه می دهند. در همان ابتدای حضور یورگی، لیورپول با هیجان بالایی به سمت دروازه حریفان حمله می کرد و پرس شدیدی در زمین پیاده می کرد؛ اما حالا نمایش های این تیم سر و شکل منظم تری به خود گرفته است. در فصل جاری، همان روش سابق به شکل پیشرفته تری در بازی این تیم نمایان شده است. هنوز هم تحت فشار گذاشتن حریف و توپ ربایی، یکی از اصول مهم حملات لیورپول است؛ اما پاسکاری های متقابل و منظم، باعث خطرناک تر شدن دامنه حملات این تیم شده است؛ به طوریکه آنها با 69 ضربه به سمت دروازه حریفان، بالاترین آمار در لیگ برتر را از آن خود کرده اند. اما مهم ترین تغییر شکل بازی شاگردان کلوپ در فصل جاری که در پیروزی روز شنبه آنها برابر کریستال پالاس نمود زیادی پیدا کرد، قرار گرفتن همه جانبه و بی وقفه بازیکنان در فضاهای خالی و استفاده مناسب از حفره هایی است که بین خطوط حریف ایجاد می شود. با حضور بازیکنانی با ویژگی های هماهنگ مثل فیلیپ کوتینیو، سادیو مانه و آدام لالانا، تراکم زیادی در مقابل بازیکنان حریف ایجاد شده و همین موضوع باعث می شود امکان استفاده از این حفره ها و فضاهای به وجود آمده، افزایش یابد. حسن دیگر این روش، این است که هرگاه بازیکنی در لیورپول در منطقه اصلی خود قرار ندارد، بازیکنان دیگر بدون هیچ مشکلی جای او را پر خواهند کرد و نمایشی پویا و پر جنب و جوش فراوان را می توان شاکله اصلی تاکتیک های کلوپ در سکانس دوم حضورش در آنفیلد قلمداد کرد. گل اول لیورپول در برابر کریستال پالاس را می تون مصداق پیاده شدن افکار کلوپ در زمین دانست. پر کردن جای خالی بازیکنان توسط دیگر هم تیمی ها، باعث شد تا با پاس طلایی کوتینیو و ارسال از جناح چپ، امره کان در موقعیتی که بیشتر در اختیار لالانا و هندرسون قرار دارد، حضور یابد و گل اول تیمش را به ثمر برساند. آلبرتو مورنو نیز با یک استارت تماشایی و پاس به بیرون (که نمونه آن کمتر در لیگ برتر دیده می شود)، امره کان را در بهترین مکان صاحب موقعیت ساخت. در نمایش لیورپولی ها علاوه بر جنبش فراوان، تعادل تاثیرگذاری نیز به وضوح دیده می شود. گل اول، شامل همکاری بیشتر ارکان هجومی این تیم بود و جنبش و تحرک فراوان حجم زیادی از بازیکنان را به همراه داشت. جایگیری دقیق کوتینیو، ارسال به بیرون زیبای آلبرتو مورنو و حضور به موقع امره کان در محوطه جریمه، یکی از زیباترین گل های لیگ برتر را رقم زد که حاصل تحرک فراوان ارکان هجومی قرمزهای بندر لیورپول بود. البته باید مهم ترین مهره ایجاد کننده این حجم از تحرک و سرزندگی در بازی لیورپول را فیلیپ کوتینیو قلمداد کرد. روی کاغذ و در ترکیب ابتدایی کلوپ، کوتینیو در منطقه سمت چپ خط میانی به کار گرفته می شود؛ اما معمولا در بازی های حساس و دشوار، شعاع حرکتی محدودتری دارد و در دیگر بازی ها، می تواند تا میانه میدان نیز پیشروی کند و بازیکنی با خصوصیات پلی میکر نیز لقب بگیرد و به سوی حفره های ایجاد شده در بین خطوط حریف حمله ور شود. در جدال برابر کریستال پالاس، این هافبک خلاق برزیلی یک بار دیگر ارزش های خود را در میانه میدان و با ارسال پاس های طلایی به نمایش گذاشت. علیرغم نمایش های خوب کوتینیو از ابتدای حضور در آنفیلد، فصل جاری را می توان بهترین دوران آقای شماره 10 در لیورپول قلمداد کرد. مشارکت همه جانبه در یک سوم دفاعی حریف، باعث به ثمر رسیدن گل های بعدی لیورپول نیز شد. سادیو مانه که به به عنوان وینگر راست در ترکیب ابتدایی به میدان می آید، موفق شد با فضاسازی های فیرمینیو در موقعیت خوبی قرار بگیرد و گلزنی نکند. کلوپ در فصل جاری بازیکنی را به عنوان مهاجم نوک صرف و با نقش های سنتی شماره 9 به میدان نمی فرستد اما به علت جا به جایی مکرر بازیکنان، همیشه یک بازیکن در منطقه این پست حضور دارد. اما با این تفاسیر و نمایش امیدوار کننده مرسی سایدی ها در بربر پالاس، هرگز نمی توان از ضعف دفاعی مفرط این تیم چشم پوشی کرد. گل اول، مرهون اشتباهات سریالی و عجیب دژاون لوورن و مهیا کردن موقعیتی بسیار خوب برای مک آرتور بود. در مورد گل دوم نیز مدافعان میانی لیورپول هرگز وظیفه خود را به خوبی انجام ندادند و با ارسال زاها از جناح راست، مک آرتور به راحتی و در فضایی بسیار مناسب با ضربه سر دروازه کاریوس را برای دومین بار گشود. البته دژاون لوورن و جوئل ماتیپ در بسیاری از دقایق فصل جاری نیز با همکاری جوردن هندرسون در پست هافبک دفاعی، نمایش های خوبی را از خود ارائه داده اند و در همین بازی نیز بارها در برابر بنتکه ایستادگی کردند اما همین خط دفاعی در بعضی از لحظات بازی قادر به رعایت کردن بعضی از اصول اولیه دفاعی نیست. در ضمن باید اعتراف کرد که حضور کاریوس درون دروازه مرسی سایدی ها نیز خیلی تاثیرگذار نبوده و لیورپول هنوز از داشتن یک سنگربان کامل بی بهره است. رویکرد فعلی کلوپ، با آن تفکر سنتی فوتبال که معتقد است تیم های بزرگ بر پایه مدافعان قدرتمند و خط دفاعی منسجم بنا می شود، کاملا در تناقض است. پایه های تیم یورگی ابتدا بر پرس شدید و فشرده در تمامی نقاط زمین بنا شده است. اصل دوم، مالکیت توپ و جنبش همه جانبه و پویا در تمامی نقاط زمین توسط بازیکنان است؛ البته هنوز هم استدلال تاثیر دفاع مستحکم بر قهرمانی دست نخورده باقی مانده است و احتمالا برای دیدن لیورپولی قدرتمند در تمامی نقاط زمین، باید یک فصل دیگر نیز منتظر بمانیم. منبع:ورزش سه |