به گزارش "دی اسپورت"، عصر یکشنبه بود؛ اواخر تمرین تیم ملی والیبال، عادل غلامی با موسوی درگیر شد و غلامی اردو را ترک کرد. صبح دوشنبه هم کادر فنی تیم ملی جلسه گذاشت و او را از تیم ملی خط زد. امروز پنجشنبه است و ما هنوز دربارهاش مینویسیم چون ماجرا دنبالهدار شده. یعنی پس از یکی دو روزی که رسانهها به آن پرداختند، روز سهشنبه سعید معروف در واکنش به نقد رسانهها، در پستی تند و تیز، از خبرنگاران و کارشناسان والیبال انتقاد کرد و کار را به تهدید هم رساند! سعید معروف در اینستاگرامش نوشت: «والیبال نیازی به معلم اخلاق ندارد! رابطه مردم با والیبال خوب بوده و هست و خواهد بود...» باقی صحبتهای معروف را رها میکنیم. لحن تند و تهدیدهایش را هم همینطور. تمام کار ما با همین یک کلمه از حرفهای اوست؛ «مردم» همان مردمی که او با اتکا به آنها اینطور بیمحابا به منتقدان درگیری اردوی تیم ملی میتازد. مردمی که بیش از یک میلیون و ششصد هزار نفرشان در همان فضای اینستاگرام او را دنبال میکنند. اصلا ماجرا در ورزش همیشه بر سر مردم و مخاطب بوده. در کار ما هم همینطور. اگر مخاطبی نبود که در ورزشگاه و یا روبهروی صفحه تلویزیون ماحصل تمرینات ورزشکار را ببیند، آیا ورزش این رشد سرسامآور و گسترش بینظیر را به خود میدید؟ اگر مخاطب و مردم نبودند همین روزنامه هم حالا پیش روی شما نبود. پس اصل ماجرا مردم یا همان مخاطبان هستند. درست همان چیزی که سعید معروف بر روی آن دست گذاشته و با این واژه منتقدانش را سرکوب کرده و میکند. *** «مردم رابطه خوبی با والیبال دارند.» این جمله را از دهها نظر میتوان بررسی کرد و به آن پرداخت. جملهای که در عین درستی، باید به شکل درست خودش معنی شود. مردم والیبال را دوست دارند اما این رشته تنها در چند نام و چهره خاص خلاصه نمیشود. والیبال برای مردم ایران تنها سعید معروف و موسوی و شهرام محمودی و خیلیهای دیگر نیست. والیبال شاید با این اسامی مشهورتر شد اما حالا دیگر شخصیتی مستقل دارد. پس این دو موضوع را با هم اشتباه نگیریم. «از طرف دیگر مردم با والیبال رابطه خوبی دارند» اما آیا این رابطه خوب همیشه خواهد ماند. سعید معروف با استناد به چه دلیل محکمی، اینطور قاطعانه از استمرار این علاقه و رابطه خوب حرف میزند؟ اگر والیبالیستها هر کاری دلشان میخواهد بکنند، در سفر خواب بمانند، در اردو با هم درگیر شوند و تیم ایران نتیجه نگیرد، باز هم همین ارتباط خوب باقی میماند؟ استادیومهای خالی فوتبال در سالهای اخیر را سعید معروف ندیده و به دلیل آن هرگز فکر نکرده است؟ امروز تنها پوستهای ظاهری از عشق و علاقه افراطی مردم به فوتبال نسبت به دو – سه دهه گذشته باقی مانده و آیا این بر کسی پوشیده است؟ کاپیتان تیم ملی والیبال چقدر آگاه است به دلایل گرایش مردم به یک ورزش و بعد بیزاری آنها از یک ورزش و ورزشکار؟ «مردم رابطه خوبی با والیبال دارند.» مردمی که در همان پست سعید معروف هم از اظهارنظر محروم شدهاند و حق اظهارنظر از آنها سلب شده. چرا سعید معروف کامنتهایش را باز نمیگذارد تا ببیند همین مردمی که با حمایت آنها اوج گرفته، نظرات موافق و مخالف بسیاری درباره درگیری در اردوی والیبال دارند.آیا معروف به تعقیبکنندگانش در فضای مجازی احترام میگذارد؟ حرف آخر، بعید میدانیم که سعید معروف تحت تاثیر یک و نیم میلیون دنبالکنندهاش در اینستاگرام باشد اما واقعا اگر معیارش برای جایگاه والای خودش این باشد، میتوانیم ارجاعش دهیم به صفحه پنج میلیونی آن خواننده زیر زمینی که شرایط و اظهارنظرهایش نیاز به بازگو کردن ندارد! پس بهتر است وقتی از پلکانی برای بالا رفتن استفاده میکنیم، ببینیم از چه چیزی ساخته شده و خوب زیر پایمان را نگاه کنیم و ببینیم که چطور برخی از ستارهها از آسمان شهرت با یک رفتار نسنجیده چنان سقوط کردهاند و دیگر هیچگاه فرصتی برای اوج گرفتن آنها به وجود نیامده است. نسل جدید والیبال در راه است و معروف و امثال او این انرژی جدید را میبینند؟ مبادا آنها از روی نگرانی، این همه عصبی و پرخاشگر شده باشند! منبع: ایران ورزشی |