به گزارش «دی اسپورت»؛ تاریخ را که تورق کنید به یک نکته بسیار مهم برمیخورید. جایی که سرمربیها در استقلال هرگز با تصمیمهای احساسی برگزیده نشدهاند و سوابق آنها عمیقا مورد توجه مدیران باشگاه استقلال قرار گرفته است. حتی ضعیفترین مدیران استقلال هم کوشیدهاند سرمربی را براساس کارنامه برگزینند و هیچگاه سابقه نداشته که سکان هدایت استقلال ناگهان به دست گزینههایی سپرده شود که هیچ سابقهای بهعنوان دستیار یا سرمربی در تیمهای کوچکتر نداشتهاند. بنابراین هر کس میخواهد بعد از شفر - اگر دوباره سرمربی خارجی مد نظر نباشد - سکان هدایت استقلال را در دست گیرد باید تا پایان قرارداد این مربی آلمانی برای خود سوابق روشن و قابل توجهی ایجاد کند. این، تنها راه برای رسیدن به سرمربیگری استقلال است ولا غیر...
برای استقلال تا زمانی که وینفرید شفر سکان هدایتش را در دست دارد نمیتوان گزینهای را متصور بود. احتمالا شفر تا پایان این فصل به کارش ادامه خواهد داد. شاید اگر او طبق توافقی که با باشگاه استقلال انجام داده بتواند یک جام به تالار افتخارات این باشگاه اضافه کند، یک فصل دیگر نیز به کار در این حوزه ادامه دهد. شفر اما برای استقلال نمیتواند گزینهای درازمدت باشد و نهایتا او دو فصل روی نیمکت آبیها خواهد نشست و پس از آن مدیران استقلال باید در پی یافتن گزینههای دیگری باشند.
بیشک اگر وضعیت اقتصادی باشگاه استقلال همین باشد که میبینیم انتخاب سرمربی درجه یک خارجی دشوار خواهد بود و استخدام فردی همچون کیروش شدنی نیست. اگر استقلال در سالهای آتی به لحاظ مالی اوضاع بهتری بیابد قطعا انتخاب یک سرمربی کارکشته و کاربلد خارجی بهتر است اما چنانچه استقلال نتواند سرمربی بزرگی را به خدمت بگیرد باید دوباره روی گزینههای داخلی تمرکز کند و سکان هدایت این تیم را به دست مربیانی بسپارد که سابقه کار در فوتبال ایران را داشتهاند. در واقع این رویهای است که از دیرباز تا به امروز در استقلال اعمال شده و منهای مربیان خارجی که البته آنها نیز کارکرده و باتجربه بودهاند، انتخاب مربیان ایرانی براساس فکر، منطق و عقلانیت بوده است. آنهایی که میخواهند روزی سرمربی استقلال شوند باید ابتدا خود را در همین مدار قرار دهند تا شاید از سوی مدیران و تصمیمگیران آتی باشگاه استقلال مورد توجه قرار گیرند وگرنه خیلی بعید است استقلال ناگهان به دست مربیانی سپرده شود که هیچ سابقه کاری نداشته و احتمالا میخواهند از محبوبیتهای دوران بازیگری خود بهره گیرند.
این تفکر کاملا غلط است و دور از ذهن به نظر میرسد که مدیری در باشگاه استقلال تن به چنین انتخاب ماجراجویانهای بزند و فردی را بهعنوان سرمربی انتخاب کند که سابقهای نداشته است. اگر نظری بیندازیم به تاریخ باشگاه استقلال و چگونگی جلوس مردانی همچون پورحیدری، حجازی، قلعهنویی، مرفاوی، مظلومی و حتی منصوریان را بر نیمکت استقلال مرور کنیم به این نتیجه میرسیم که این گزینهها یا پیش از انتخاب بهعنوان سرمربی در استقلال مربی بودهاند یا اینکه در باشگاههای دیگر فعالیت چشمگیری داشتهاند.
منصور پورحیدری که بیگمان پرافتخارترین و نامیترین سرمربی تاریخ فوتبال ایران و باشگاه استقلال محسوب میشود پس از سالها دستیاری رایکوف توانست از سوی تصمیمگیران باشگاه رای اعتماد بگیرد و بهعنوان سرمربی برگزیده شود. او که محصول تفکرات رایکوف بود سالها استقلال و تیم ملی فوتبال ایران را از داشتن یک سرمربی آگاه، کاربلد و کاملا فوتبالی بیمه کرد. ناصر حجازی نیز همین مسیر را پیموده بود. او در برههای دستیار همین منصور پورحیدری بود و بعد از موفقیتهایی که در فوتبال بنگلادش به دست آورد توانست صاحب نیمکت استقلال شود و امور را در دست گیرد. امیر قلعهنویی نیز که در لیگ برتر افتخارات چشمگیری دارد در همین استقلال دستیار بود و روزگاری کنار حجازی کار میکرد. امیر پس از این همکاری در باشگاههایی همچون برق تهران و استقلال اهواز کار کرد تا سرانجام به نیمکت استقلال رسید. صمد مرفاوی هم همین قصه را داشت. آقا صمد نه تنها سالها دستیار امیر قلعهنویی بود، بلکه در تیمهای پایه استقلال هم فعالیت چشمگیری داشت و حتی در مقطعی دستیاری مجید جلالی را هم تجربه کرده بود. او نیز بیجهت سکان هدایت استقلال را برعهده نگرفت و از پیشینه و سابقه کافی بهرهمند بود. پرویز مظلومی را هم باید در ردیف مردانی قرار داد که راه رسیدن به نیمکت استقلال را یک شبه طی نکردند.
مظلومی هم در استقلال دستیار منصور پورحیدری بود. او در تیم ب ایران هم زمانی سرمربیگری کرد و در تیمهای بسیاری از جمله مس کرمان، صبا باتری و ابومسلم مربیگری کرد تا به سرمربیگری استقلال نائل آمد. درباره منصوریان هم میشود از این ادله بهره گرفت. منصوریان گرچه در استقلال هیچ سابقه مربیگری نداشت اما سابقه کار در پاس همدان، دستیاری کیروش و سرمربیگری در نفت تهران به مددش آمد تا استقلال را برای زمانی هر چند کوتاه در دست گیرد.
انتخابها در استقلال نشان میدهد هر مدیری که در مقام تصمیم گیرنده ایفای نقش کرده کوشیده سابقه را در انتخاب سرمربی استقلال در نظر گیرد تا از احتمال ناکامی خود بکاهد. حتی ضعیفترین مدیران در باشگاه استقلال نیز سعی میکنند این سنت را حفظ کنند و بعید است افرادی همچون فرهاد مجیدی بتوانند یک شبه سرمربی استقلال شوند. البته مجیدی مساعی بسیاری داشت تا در کنار شفر بهعنوان مربی همکاری کند که راههای او مسدود شد، هر چند که همچنان صحبت از مربیگری او بعد از شهرآورد میشود و برخی اعتقاد دارند این چهره شاید با تغییرات احتمالی در بدنه مدیریتی استقلال، بازگردد.
بازگشتی که اگر حقیقت داشته باشد میتواند در سالهای آتی فرهاد را نیز بهعنوان سرمربی در استقلال گزینه کند اما قطعا او برای رسیدن به این جایگاه ابتدا باید برای خود سابقه درست کند وگرنه فرهاد امروز هیچ شانسی برای سرمربیگری در استقلال ندارد و بیتعارف باید گفت مهدی پاشازاده به سبب سالها کار در لیگ دو و یک، محمود فکری نیز به دلیل سوابقی که در سالهای اخیر در لیگ یک و استقلال از خود بر جا گذاشته و سرمربی و مربی بوده ،علی لطیفی سرمربی فعلی اکسین و نیز جواد نکونام که بعد از یک بازه کوتاه مربیگری در تیم ملی اکنون با تیم خونه به خونه شروع کرده است، اقبال بیشتری در قیاس با فرهاد مجیدی و امثالهم خواهند داشت.
منبع: ایران ورزشی