به گزارش «دی اسپورت»؛ قهرمان کرمانشاهی وزنهبرداری ایران که در ٢٥ سالگی دومین مدالش در المپیک را کسب کرد، یکسال پرهیاهو را پشت سر گذاشته است. ماجرای اختلاف کیانوش رستمی با کادرفنی تیمملی از ابتدای سال ٩٥ استارت خورد؛ زمانی که حسین توکلی برکنار و سجاد انوشیروانی سرمربی تیمملی شد. او با تمرینات شخصی به المپیک ٢٠١٦ رفت و با مدال طلا برگشت. با اینحال، بعد از المپیک هیچ چیز دلخواه قهرمان ریو پیش نرفت تا اینکه چند ماه قبل از مسابقات جهانی ٢٠١٧ بار دیگر او تصمیم گرفت با شرایط نسبتا خاص به اردوی تیمملی برود. در فاصله ٣ هفته مانده تا آغاز رقابتهای جهانی آمریکا با ملیپوش دسته ٨٥ کیلوگرم در محل تمرین تیمملی همکلام شدیم. در ادامه گفتوگوی «شهروند» را با کیانوش رستمی میخوانید:
از شرایط خودت شروع کنیم. دیدم که از ناحیه زانو احساس درد میکردی، مشکل خاصی است؟
این مصدومیت برای ٧، ٨سال قبل است. یک دوره زمانی که مصدومیت شدیدی داشتم با تلاش پزشکان توانستم تمرین کنم. حتی قبل از المپیک ٢٠١٦ نیز در فاصله ٢ هفته تا شروع مسابقات از ناحیه زانو دچار مشکل شدم که با تلاش دکتر نوروزی و فیزیوتراپی که انجام دادم، توانستم آمادگیام را به دست آورم. الان هم مشکل خاصی ندارم و مجبورم با این درد کنار بیایم.
بعد از المپیک اتفاقاتی افتاد که ماهها از وزنهبرداری دور بودی، حتی در یکی از مصاحبههایت به ما گفتی که ممکن است خداحافظی کنی.
بله، من نزدیک ١١ ماه تمرین نکردم. حاشیههایی برای من در این مدت به وجود آمد که واقعا از ورزش و وزنهبرداری دلسرد شده بودم. بعد از اتفاقاتی که افتاد، تصمیم گرفتم تمریناتم را آغاز کنم و الان نزدیک به ٢ ماه و نیم است که جدی تمرین میکنم. خدا را شکر از وضعیتم با توجه به اینکه مدتزمان کمی تمرین کردم، راضی هستم.
در روزهای اخیر اعلام شد که مشکلی در روند صدور ویزای تو به وجود آمده و به دوبی هم سفر کردی. درنهایت این مشکل رفع شد؟
جلسه اولی که به سفارت رفتم، به ما گفتند که همه چیز درست و روی روال است. بعد از مدتی دوباره اعلام کردند که ویزای من به مشکل خورده و باید به دوبی بروم. برای بار دوم مبلغی که لازم بود را پرداخت کردیم تا به سفارت برویم. رفتم آنجا و از مسئولان توضیح خواستم که چرا مرا دوباره خواستهاند. بههرحال مسأله خاصی نگفتند و بار دیگر از من و برادرم انگشتنگاری کردند. اینبار هم یک برگه دیگر به من دادند و گفتند که کارها حل میشود.
تمامی وزنهبرداران برای صدور ویزای آمریکا استرس دارند. واقعا اگر ایران به دلیل مسائل سیاسی مسابقات جهانی را از دست بدهد، به نظرت این رقابتها رسمیت پیدا میکند؟
با این حاشیههایی که برای ما درست کردند، هنوز چیزی درباره صدور یا عدم صدور ویزای ما معلوم نیست. البته ما که پیگیر ماجرا هستیم و دوست داریم پرچم ایران را در کشور آمریکا به اهتزاز درآوریم. من امیدوارم کارشکنی از سوی آمریکا صورت نگیرد. اگر اینطور باشد باید به حال آنها تأسف بخوریم که میزبانی مسابقات جهانی را گرفتند، بعد با مسائل سیاسی قصد دارند ورزشکاران کشورهای دیگر را تحت تأثیر قرار دهند.
از وضع کلی تیمملی بگو. با آمادگیای که در خودت و سایر وزنهبرداران میبینی، چقدر به قهرمانی در جهان امیدواری؟
امسال تیم خیلی خوبی داریم. از سوی دیگر، مسابقات سطح پایینتری نسبت به سالهای قبل دارد، چون ٩ کشور به دلیل محرومیت در آمریکا حاضر نیستند. این مسأله در کنار آمادگی بالای وزنهبرداران ایرانی شانس ما را برای قهرمانی در جهان بالا میبرد. پاک بودن وزنهبرداران ایرانی باعث شده ما برخلاف کشورهای دیگر مجوز حضور در مسابقات را داشته باشیم که باید به این مسأله افتخار کنیم.
در رکوردگیری نهایی تیمملی در بابلسر هم شرکت نکردی تا انتقادات بیشتر شود. برخی معتقدند رفتار فدراسیون با کیانوش رستمی مصداق بارز ورزشکارسالاری است.
چرا این حرف را میزنید؟ من دوست دارم جواب سوال شما را با یک مثال بدهم. یک راننده کنار شما نشسته و خوابش میآید. وقتی به او میگویید که خوابت میآید، بزن کنار؛ متوجه نمیشود. چندبار که این اتفاق تکرار میشود، شما مجبور هستی که از ماشین پیاده شوی. بنده هم همین کار را کردم و از تصمیم خودم راضیام. نتیجهای که من در المپیک گرفتم، بهترین رکوردهای کل زندگیام بود. اگر واقعا ورزشکارسالاری یا به قول برخی کیانوشسالاری بود، هیچ وقت نمیتوانستم هم مدال طلا بگیرم و هم رکورد جهان را بزنم. فکر میکنم مردم خودشان باهوش هستند و مسائل را درک میکنند.
اما اینکه شخصی تمرین میکنی و حاضر نیستی مثل بقیه باشی، این شائبه را ایجاد میکند که مغرور هستی و فقط خودت را میبینی.
من برخلاف عقیده برخی، نه اخمو هستم و نه مغرور. من روی کارم تمرکز میکنم و کاری به حواشی ندارم. خدا را شکر نه پول آنچنانی به ما میدهند و نه آنقدر به ما میرسند که بخواهم شخصا کاری کنم. جالب است که تنها ورزشکار کرمانشاهی هستم که ٤ مدال جهان و ٢ مدال المپیکی دارم، اما یک متر در شهر خودم زمین ندارم! یک مدال المپیک برابر ١٠٠ مدال جهانی است، اما بهنظر میرسد برخی ارزش این مدال را نمیدانند. به من که نرسیدند، حداقل مسئولان کاری کنند که ورزش در ایران نمیرد و یک ورزشکار انگیزه داشته باشد که به ورزش حرفهای بپردازد و زندگیاش هم در رفاه باشد.
اخیرا شایعه دیگری مبنی بر اینکه برای پناهندگی اقدام کرده بودی، منتشر شد.
اصلا این شایعات درست نیست و صحبت کردن از پناهندگی برای کسی که ٢ مدال المپیک برای کشورش آورده، زشت است. باور کنید اگر من کشورم را دوست نداشتم و نمیخواستم برای ایران افتخار بیاورم، یک روز هم در این سالن نمیماندم. آدمی نیستم که بخواهم نمایش بازی کنم و همیشه کارهای من روی حساب و کتاب است. وقتی پرچم ایران در میادین مختلف به اهتزاز درمیآید، آن لحظه را نمیتوانم با هیچ چیز دیگری در دنیا عوض کنم.
بعد از المپیک در هیچ مسابقهای شرکت نکردی. سوال این است که میتوانی در مسابقات جهانی رکوردهای المپیک را تکرار کنی؟
آرزوی من این است که بتوانم رکوردهای المپیک را تکرار کنم چون در آنجا رکورد دنیا را جابهجا کردم. سعی من هم بر این است که چنین اتفاقی رخ دهد اما باز هم میگویم که ٢ ماه و نیم است که تمریناتم را آغاز کردهام و به دلیل برخی بیمهریها فرصتهای طلایی را برای تمرین از دست دادم. در این مدت هم ٢ بار به سفارت آمریکا رفتم و چند روز از تمرینات را از دست دادم. برای یک ورزشکار حرفهای یک روز تمرین نکردن، با ١٠ روز تمرین کردن جبران میشود. با تمام این مسائل از وضعیتم راضیام.
با تمام این مسائل و با توجه به غیبت وزنهبرداران ٩ کشور ازجمله رقیب سرسخت چینیات، قول طلای جهان را میدهی؟
من میگویم ورزش برای همین قشنگ است که نمیتوانی آن را پیشبینی کنی. مهم این است که خبرنگاران، مردم و مسئولان به یک ورزشکار کمک کنند و حتی اگر زمین افتاد، دستش را بگیرند، نه اینکه او را له کنند. مهمترین رقیب من همیشه خودم و رکوردهایم بودهاند و اصلا به حریف چینی یا وزنهبردار دیگری تا به حال فکر نکردهام.