۱۵ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۶

تنديس هاي ناشناس از مردان آشنا

تقديرهاي گوناگون اگرچه مي‌تواند سبب دلگرمي چهره‌هاي ورزشي يا تسلي خاطر خانواده‌هاي آن‌ها شود اما گاه اتفاقاتي را سبب مي‌شود كه علاوه بر فراموشي اصل ماجرا، حاشيه‌هايي را سبب مي‌شود.
کد خبر: ۷۲۰۴۰

به گزارش «دی اسپورت»؛ تقديرهاي گوناگون اگرچه مي‌تواند سبب دلگرمي چهره‌هاي ورزشي يا تسلي خاطر خانواده‌هاي آن‌ها شود اما گاه اتفاقاتي را سبب مي‌شود كه علاوه بر فراموشي اصل ماجرا، حاشيه‌هايي را سبب مي‌شود. ماجراي تقديرهاي گوناگون كه در نهايت به سوژه رسانه‌ها و هواداران تبديل مي‌شود متعلق به روزهاي اخير نيست. مدت‌هاست كه مسئولان كشورمان ثابت كرده‌اند در تقدير از بزرگان، آماتور هستند. آن‌ها به قدري تقدير زشتي از اسطوره‌ها انجام مي‌دهند كه نه تنها مايه شرمساري است بلكه هزينه‌هاي زيادي نيز از بيت‌المال سبب مي‌شوند.

وقتي شجاعي دلخور شد

شنبه شب در مراسم نخستين سالگرد درگذشت منصور پورحيدري از تنديس او رونمايي شد. تنديسي كه كمترين شباهتي به اسطوره استقلال ندارد. تصاوير تنديس پورحيدري در چند لحظه در فضاي مجازي ، سايت‌ها و كانال‌هاي تلگرامي دست به دست شد. برخي معتقد بودند كه اين تنديس بيشتر به محمود دولت آبادي يا كيومرث ملك مطيعي شباهت دارد تا منصور پورحيدري، برخي نيز اعتقاد داشتند نبايد با اين گونه تقديرها نام منصور پورحيدري را خدشه دار كرد. همين موضوع واكنش فريده شجاعي، همسر منصور پورحيدري را هم در پي داشت. او در اين باره گفت: «در مورد این تندیس صحبت نکنید که خیلی دلخورم. از مدت‌ها قبل و زمانی که خودش زنده بود، قرار شد تندیس پورحیدری ساخته شود. یک سال روی این تندیس کار شده بود و تصور می‌کردیم چیز خوبی شود. اجازه ندادند در این یک سال تندیس را ببینیم و مدام گفتند در مراسم رونمایی آن را می‌بینید. آنقدر ساخت تندیس‌ به صورت کامپیوتری پیشرفت کرده که راحت می‌توانند شکل خود شخصیت را درست کنند. نمی‌دانم چطور تندیس را ساخته بودند که شکل منصور نبود. متاسفم که تندیس پورحیدری پس از یک سال و نیم کار شبیه او نشده بود. اگر فرض کنیم، شبیه پورحیدری باشد، بیشتر برای دوران بیماری اوست، در صورتی که تندیس را برای روزهای شادابی او می‌سازند». وی در پاسخ به این سوال که تندیس به درخواست چه کسانی ساخته شد، گفت: «به درخواست ما نبود و مدیران سابق استقلال از جمله کاظم اولیایی پیشنهاد آن را داده بودند. اولیایی تندیس را ندیده بود و شنبه شب گذشته از آن رونمایی شد. اجازه نمی‌دهم از تندیسی که شبیه پورحیدری نیست، استفاده شود. مسئولان صدا و سیما به من گفتند که با این تندیس چه کار کنیم که پاسخ دادم، آن را برگردانید. قرار بود این تندیس به کمیته ملی المپیک داده شود، اما بايد بگویم شبیه پورحیدری نیست که بخواهند به عنوان تندیس استفاده کنند». كاظم اوليايي، مديرعامل پيشين استقلال كه تنديس پورحيدري به سفارش او ساخته شده، در اين باره به «قانون» گفت: تنديس را من نساختم كه بخواهم درباره شباهت آن به منصور پورحيدري صحبت كنم. من به يك شركت سفارش ساخت اين تنديس را دادم و در حال حاضر قبول دارم كه مشكلاتي در تنديس وجود دارد. به هر حال اگر كالايي سفارش بدهيد كه مورد پسند نباشد چه مي‌كنيد؟ به طور قطع آن را درست مي‌كنيد. ما نيز از آن شركت خواستيم تا اين تنديس اصلاح شود و آن‌ها نيز قبول كرده‌اند». اوليايي درباره مشكلات اين تنديس عنوان كرد: « بزرگ ترين مشكل آن، اين بود كه تصاوير سه بعدي از منصور پورحيدري زماني گرفته شد كه ايشان در قيد حيات ولي در اوج بيماري بودند. اين موضوع بدسليقگي بوده و ما بايد زماني آن را تهيه مي‌كرديم كه مرحوم پورحيدري در اوج سلامت جسمي قرار داشتند. در تنديس جديد بدون شك اين موضوع را رعايت خواهيم كرد». اوليايي درباره شباهت تنديس پورحيدري به محمود دولت‌آبادي گفت: «اين اتفاق بد نيست، ما آن را به خانواده دولت آبادي هديه مي‌كنيم. فراموش نكنيد شخصي كه اين تنديس را ساخته يك مجسمه ساز حرفه‌اي است و آن را برده تا اصلاح كند و فكر مي‌كنم مشكل حل شود. اينكه تنديس شبيه پورحيدري نيست را من تاييد مي‌كنم ولي همانطور كه پيش از اين گفتم ما اين تنديس را سال گذشته سفارش داديم و پورحيدري آن زمان درشرايط خوب جسماني قرار نداشت».

تقديرهاي به يادماندني

اين نخستين بار نيست كه تقديري از بزرگان ورزشي كشورمان صورت مي‌گيرد كه در شأن آن‌ها نيست. هنوز فراموش نكرده‌ايم كه مهدي مهدوي‌كيا، بازيكن خوش‌اخلاق فوتبال كشورمان حاضر نشد در ديدار پرسپوليس مقابل ميلان به صورت رسمي خداحافظي كند و اعلام كرد پيش از اين و در فينال جام‌حذفي با فوتبال وداع كرده،است. ماجراي خداحافظي كريم باقري در ديدار ايران و برزيل كه در امارات برگزار شد نيز به قدري غم‌انگيز و غريبانه بود كه كمتر كسي آن‌ را به خاطر دارد. بازي خداحافظي از فرهاد مجيدي، علي دايي و علي كريمي نيز برگزار نشد تا تقديري صورت نگيرد. ورزش ايران سرشار از همين مديريت‌هاي بي‌مسئولانه است. بزرگان ورزشي يا در غربت و با يك ديدار نه چندان جالب از فوتبال وداع مي‌كنند يا وقتي قرار است تقديري از آن‌ها صورت بگيرد به بدترين شكل ممكن انجام مي‌شود. تنديس منصور پورحيدري يكي از نمونه‌هاي مديريت بد مسئولان ورزشي كشورمان است، هرچند كه پيش از اين نيز تنديس‌هايي ساخته شده كه كمتر شباهتي به شخص دارند. تنديس علي كريمي در وردآورد كرج به گونه‌اي ساخته شد كه جادوگر فوتبال كشورمان تصميم گرفت در مراسم رونمايي از آن شركت نكند. دي‌ماه سال 1385 نيز تنديسي از حسين رضازاده در انزلي ساخته شد كه هيچ شباهتي به اين قهرمان ايراني نداشت. تنديسي كه به وزن 6 تن داراي سه بخش تنديس حسين رضازاده در حالي که وزنه را بر روي سر برده، کره زمين که وي بر روي آن ايستاده و سکوي حک شده حاوي عناوين کسب شده توسط وي بود كه در نهايت به اردبيل منتقل و در آنجا نصب شد. در روزهاي اخير از تنديس جهان پهلوان تختي نيز رونمايي شده است، تنديسي كه در آن، تختي يك دست ندارد. تصاوير اين تنديس كه در موزه آكادمي ورزش آمريكا و با حضور بابك تختي برگزار شد، به سرعت به سوژه شبكه‌هاي اجتماعي تبديل و با واكنش منفي كاربران مواجه شد.

هواداران دلزده

تقدير از ورزشكاران و اسطوره‌هاي كشورمان اتفاق جذابي است كه مي‌تواند ياد و خاطره آن‌ها را تا سال‌ها زنده نگه دارد، اما بي‌سليقگي در طراحي تنديس‌ها و مجسمه‌هايي كه ساخته مي‌شود نه تنها واكنش منفي هواداران را در پي دارد بلكه گاه آن‌ها را دلزده مي‌كند. حال كمتر كسي است كه از مسئولان انتظار دارد تنديسي از يك ورزشكار رونمايي كنند. يكي از كاربران زير پست اينستاگرامي باشگاه استقلال نوشته بود: «شما تقدير نكرده، عزيزيد». اين واكنش بسياري از هواداراني است كه ديگر اميدي به مسئولان ندارند.

مثال نقض

تنديس‌هاي ساخته شده از ورزشكاران و اسطوره‌هاي ورزشي همواره انتقادات فراواني در پي داشته است اما گاه رونمايي از برخي تنديس‌ها سبب مي‌شود تا به توانايي تنديس‌سازان كشورمان اميدوار باشيم. شايد اگر مسئولان در انتخاب شركت‌هايي كه توان ساخت تنديس را دارند كمي خوش‌سليقه‌تر باشند، هيچگاه انتقادي مطرح نشود. تنديس ناصر حجازي نمادي از شخصيت او بود. مردي كه آنچه را به دست آورده بود از كِشت مردم بود و مردمی ماند. او كه نگهبان روشن ماندن شعله انسانیت در فوتبال بود و زندگی را با آزادی و حریت شخصی پیوند زده بود. ناصر حجازی دروازه‌بان بود، نقطه اتكای یك تیم، یك گروه، یك لشكر تماشاچی. او را دوست داشتند، اگرچه فضای سكوها را نابكاران فرصت‌طلب مسموم كرده بودند. او رفت اما از كسانی كه با ناكسی مانده‌اند، محبو‌ب‌تر و انسان‌تر باقی ماند. تنديس او نيز زيباترين تنديسي است كه تا به حال از يك ورزشكار ساخته شده، كاش اين خوش سليقگي و دقت در انتخاب شخصي كه تنديس را مي‌سازد، سايرين را نيز شامل مي‌شد.

 

 

منبع: روزنامه قانون