۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۵

افاضلی: بيچاره‌ترين تيم‌ها، تيم‌هاي خصوصي‌اند

دی اسپورت:هومن افاضلي، سرمربي تيم نفت تهران که با وجود تلاش فراوان نتوانست مانع از سقوط تيمش به دسته پايين‌تر شود، درباره موارد متعددي که منجر به سقوط نفت شد، صحبت کرد.
کد خبر: ۷۷۸۴۶

به گزارش دی اسپورت٬هومن افاضلي، سرمربي تيم نفت تهران که با وجود تلاش فراوان نتوانست مانع از سقوط تيمش به دسته پايين‌تر شود، در گفت‌وگوي مفصلش با «شرق» درباره موارد متعددي که منجر به سقوط نفت شد، صحبت کرد. او مي‌گويد خصوصي‌سازي تيم‌ها در اين شرايط يعني رفتن به سوي ورشکستگي.

در شرايط سختي هدايت تيم نفت را به عهده گرفتيد. همه اعتقاد داشتند اين تيم با توجه به داستان‌هاي تکراري‌اش در طول فصل و تا قبل از آمدن شما، شانسي براي بقا ندارد. وقتي آمديد، باور داشتيد که مي‌توانيد تيم را در ليگ برتر نگه داريد؟

اگر باور نداشتم که اصلا مسئوليتي در اين باشگاه قبول نمي‌کردم. من بر‌اساس يک برنامه‌ريزي کارم را در اين باشگاه شروع کردم و تا زماني که همه چيز طبق برنامه پيش مي‌رفت، شرايط خوب بود. ما با باشگاه قراري گذاشتيم و بر‌اساس آن پيش رفتيم؛ ولي من يک نفري نمي‌توانم يک باشگاه را نجات دهم. کار در يک باشگاه نيازمند به کار تيمي قوي است که کادر فني يکي از ارکانش مي‌شود؛ بازيکنان، کادر مديريتي و حتي کادر پزشکي هم در آن دخيل هستند. همان‌طور که گفتم، قرار شد با برنامه‌ريزي در تيم نفت جلو برويم؛ ولي با وجود اينکه اوايل همه چيز طبق برنامه پيش رفت، بعد ديگر خبري از اجراي برنامه پيشنهادي ما نبود و تيم به مشکل خورد.

منظورتان اين است که مديريت با شما راه نيامد؟ اصلا چه قراري با باشگاه گذاشتيد که آنها عملي‌اش نکردند؟

قرار ما اين بود که باشگاه هر چند مدت يک بار بخشي از پول‌هاي بازيکنان را بدهد؛ آن‌هم بخش کوچکي از اين رقم‌ها را؛ دليلش هم اين بود که نه به باشگاه براي پرداخت فشار بيايد و نه بچه‌ها روحيه‌شان را از دست بدهند و نااميد شوند. هدف من اين بود که بچه‌ها احساس کنند تغييرات مثبتي به وجود آمده و آن تصوير قبلي که از مديريت باشگاه در ذهنشان بود و آدم‌هايي که دروغ‌هاي زيادي به اين بازيکنان گفته بودند، پاک شود. قرار بر اين بود که به بازيکنان انرژي رواني بدهيم و آنها را با ذهني آرام مهياي پذيرش توصيه‌هاي فني کنيم.

خب اين موضوع جواب هم داد و شما در سه بازي نخست‌تان به‌عنوان مربي هفت امتياز براي نفت گرفتيد. جالب اينکه هفت بازي بدون شکست را هم ثبت کرديد و بعد اولين باخت را تجربه کرديد.

خب تا آن زمان که آن بخش کوچک از مبالغ قرارداد بچه‌ها که توافق کرده بوديم، پنج درصد به پنج درصد باشد، پرداخت مي‌شد، شرايط خوب بود. بچه‌هاي ما تا 11 بهمن دو تا پنج درصد را گرفتند و شرايط مناسب بود؛ ولي از آن زمان به بعد پرداخت‌ها به هم ريخت. به‌هر‌حال بخش خصوصي نوسان دارد؛ ولي از ابتدا قرار ما اين بود که شرايط خوب باشد تا هم بتوانيم تيم را حفظ کنيم و هم از لحاظ فني رشد کنيم.

حالا از بُعد فني به خواسته‌هايتان رسيديد؟

تا بازي با نفت آبادان که 2-2 تمام شد، ما در تمام شاخصه‌هاي فني رشد داشتيم. شما همين بازي با نفت آبادان را در آن زمين ناهموار تيم رقيب بررسي کنيد؛ تيم من 639 پاس در يک بازي داد که 512 تا از آنها سالم بود. نمي‌خواهم بگويم بي‌سابقه است؛ ولي دست‌کم در اين فصل چنين شاخصه‌اي در ليگ برتر به ثبت نرسيد. روند تيم ما صعودي بود تا اينکه آن ماجرا اتفاق افتاد. شب بازي با استقلال خوزستان به ناگاه به بچه‌ها گفتند که ديگر خبري از پول نيست و پرداختي ديگري در کار نخواهد بود. راستش تيم ما ديگر از همان موقع کمر راست نکرد. اعتمادي که از همان ابتداي ورودمان سعي کرده بوديم ايجاد کنيم، از بين رفت و دوباره حس بي‌اعتمادي به وجود بازيکنان رخنه کرد. شما ببينيد که بلافاصله بعد از آن اتفاق يکباره آمار پاس‌هاي ما افت فاحشي داشت و به 312 پاس رسيد.

به‌هر‌حال تيم شما قرباني اتفاقات گسترده‌اي شد که بسياری از آنها در ابتدا و طول فصل رخ داد. شايد فقط همين يک مورد هم نبود.

اين موضوع که درست است. شما مثلا به بسته‌شدن تيم در ابتداي فصل نگاه کنيد. نفت بحراني شده بود و شرايط بدي داشت. تيم در حالت اضطرار بسته شد. فکري براي بسته‌شدن درست تيم نبود و با هر بازيکني که دم دست بود، قرارداد بسته بودند. اين مشکلات دست ما را هم بسته بود؛ ولي باور داشتيم با اجراي برنامه‌هايمان به هدف مي‌رسيم.

مشکلات تيم شما قبل از عيد بيشتر هم شد و داستان اعتصاب به وجود آمد. فکر مي‌کنيد اگر آن اتفاق نمي‌افتاد، بازي‌تان با استقلال تهران شرايط ديگري پيدا مي‌کرد؟

شرايط روحي بچه‌هاي من بعد از آن صحبت‌ها در شب بازي با استقلال خوزستان به هم ريخت. آنها 12 روز قبل از عيد اعتصاب کردند و باشگاه ضربه‌اش را در ديدار برابر استقلال، بعد از عيد، خورد. ما يک بر صفر جلو افتاده بوديم؛ ولي در اواخر بازي بازنده شديم. بهاي تمرين‌نکردن را داديم. بازيکنان به دنبال گرفتن مطالبات‌شان بودند که در دوره دو مديريت قبلي ريشه دوانيده بود. وقتي فکر آنها اين‌قدر درگير شده بود، ديگر نمي‌توانستند خوب فوتبال بازي کنند. اين موارد باعث نااميدي آنها شد. حالا در‌اين‌بين اتفاقات عجيب‌تري هم رخ داد که مثلا با حکم جلب تجهيزات تمريني سر تمرين ما آمدند و يکي قيف را مي‌خواست و... همه اينها مزيد بر علت شد.

باوجوداين، شما تا همين يک هفته مانده به سقوط تيم نفت هم مي‌گفتيد تيمتان در ليگ برتر مي‌ماند...

ببينيد؛ وقتي مسئوليت قبول مي‌کنيد ديگر حق نداريد بقيه را نااميد کنيد. من تا آخرين ثانيه‌ها در تلاش بودم به بچه‌هايم روحيه و اعتماد‌‌به‌نفس بدهم و به آنها بقبولانم که مي‌شود در ليگ ماند.

با وجود اين همه مشکل در اين مدت به سرتان نزد استعفا دهید؟

سه‌بار مي‌خواستم استعفا بدهم و بروم ولي باز حس کردم کار درستي نيست؛ بعد از بازي استقلال‌-خوزستان که آن ماجرا را مطرح کردند مي‌خواستم بروم. قبل از عيد و زمان اعتصاب بچه‌ها باز مي‌خواستم استعفا بدهم. آخرين‌بار هم قبل از بازي با سايپا بود که تصميمم را گرفته بودم بروم ولي بچه‌ها آمدند و گفتند اگر بروم ممکن است مطالباتشان پيگيري نشود و بايد به قراردادم متعهد باشم. درنتيجه باز ماندم. شرايط تيم ما خيلي سخت بود ولي هرچه در توان داشتم رو کردم.

دست آخر هم که نفت به عاقبت ديگر تيم‌هاي خصوصي دچار شد؛ تيم‌هايي مثل صبا و راه‌آهن. اگر قرار است سرنوشت خصوصي‌سازي اين باشد چه اصراري بر انجام اين کار است؟

من تا به حال در چهار تيم خصوصي کار کرده‌ام؛ سال 80 سرمربي شهاب زنجان بودم؛ سال 90 به استيل‌آذين رفتم و در اين فصل هم در صبا و نفت کار کردم. هر چهار تيم خصوصي بودند ولي هيچ کدام آخر و عاقبتي ندارند. دليلش هم اين است که در فوتبال بايد قواعد را رعايت کرد که در اين زمينه شدني نيست. بخش خصوصي براي درآمدزايي به فوتبال مي‌آيد ولي از چهار راه درآمدزايي مشخص در باشگاه‌های ايران سه‌ راه آن بسته است؛ پس وقتي ورودي درآمدزايي بسته باشد طبيعي است که اين باشگاه‌ها و اشخاص به سمت ورشکستگي بروند. به همين ليگ خودمان نگاه کنيد؛ اين فصل پنج تيم سياه‌جامگان، نفت تهران، استقلال‌خوزستان، پديده و سپيدرود براي نيفتادن تلاش مي‌کردند. جالب اينکه هر پنج تيم شخصي هستند؛ يعني بيچاره و مفلس‌ترين تيم‌ها. در عوض قوي‌ترين تيم‌هاي ما يا دولتي‌اند يا صنعتي.

با اين اوصاف، اگر پيشنهاد ديگري از تيم‌هاي خصوصي داشته باشيد مي‌پذيريد؟

متأسفانه آدم‌هايي مثل من که براي مربيگري پارتي ندارند يا کسي را ندارند که براي گرفتن تيم زنگ بزنند، محکوم به کارکردن در شرايط سخت هستند. به‌هر‌حال، حيف از اين تيم‌ها؛ حيف از اين سه ماه که هر روز 17 يا 18 ساعت وقت گذاشتيم ولي در نهايت به‌دلیل شرايط خصوصي‌بودن به نتيجه نرسيد.

شما تا پايان فصل با نفت قرارداد داريد. آيا در اين تيم مي‌مانيد و به دسته پايين‌تر مي‌رويد؟

فکر مي‌کنم با اين شرايط کارکردن در نفت خيلي سخت است.

به عنوان سؤال پاياني؛ با توجه به حساسيت‌هاي موجود در پايين جدول، فکر مي‌کنيد هفته‌هاي پاياني ليگ در شرايط سالمي برگزار شد؟ اتفاقي نيفتاد که حس کنيد فضاي ناسالمي شده است؟ مثل وعده و وعيد به بازيکنان، سوت‌هاي مشکوک و از اين قبيل چيزها؟

به بازيکنان ما تا جايي که در جريانم کسي وعده و وعيد نداد. البته در طول فصل به يکي از بازيکنانمان زنگ زدند و ترکيب را مي‌خواستند که اين موضوع تا حدودي رسانه‌اي شد ولي خودم نمي‌خواستم بيش از اندازه به آن پرداخته شود. درباره داوري هم که سوت‌هايي که براي ما زده شد، اشتباه داشت ولي هيچ‌کدامشان عمدي نبود. از همه داوران باشرفي که براي ما سوت زدند و پرچم بلند کردند، تشکر مي‌کنیم. در اين ميان چيزي که وجود داشت فقط اين بود که عده‌ای علیه تیم ما فضاي رسانه‌اي به راه انداختند؛ آنهايي که قبلا در تيم بودند و رفتند، عليه تيم فضاي رسانه‌اي درست کردند و مدام مي‌گفتند شش امتياز کسر مي‌شود و... ؛ به نظرم اين کارها درست نبود.

منبع:شرق