به گزارش «دی اسپورت»؛سید رضا افتخاری پس از حضوری حدودا دو ساله در سمت مدیرعاملی باشگاه استقلال، روز گذشته از سمت خود استعفا داد و امیرحسین فتحی جانشین او شد. استعفایی که البته چندان کم حاشیه نبود و مصاحبه تند و افشاگری های پر تعداد افتخاری را به دنبال داشت. افتخاری که بعد از جلسه هیئت مدیره استقلال دیگر هیچ سمتی نداشت، در کمال آزادی تمام آنچه طی فصل گذشته تا امروز بر خود و تیم گذشته بود را شرح داد تا نورافکنی قوی، پشت پرده تاریک و غیر شفاف استقلال را روشن کند. اتفاقی که دیروز افتاد، اتفاق مهمی بود. نکات بسیاری مشخص شد و اگر اصل را بر صحت سخنان افتخاری بگذاریم، به این نتیجه می رسیم که او یک تنه در مقابل مشکلات ایستاده و خیلی از آن ها را حل کرده اما در نهایت نتوانسته فشارهای همه جانبه را تاب بیاورد و در نهایت از مدیریت استقلال استعفا داده. افتخاری دیروز بسیار گلایه مند بود. گلایه مند از بی معرفتی هواداران و بازیکنان و ضربه ای که دلال ها به فوتبال می زنند. او که تحت تاثیر فوت پدرش قرار داشت، در میان حرف هایش احساساتی شد و گریه کرد. گریه های افتخاری اما قرار نیست مشکلات استقلال را حل کند. مشکلاتی که هرچقدر هم افتخاری بخواهد خود را در آن بی تقصیر نشان دهد، بازهم در دوران مدیریتی او اتفاق افتاده و نمی توان از زیر بار آن شانه خالی کرد. صحبت های دیروز افتخاری برای روشن شدن تکلیف همه خوب بود. حالا دیگر آن هایی که طرف سخن افتخاری قرار گرفته اند قرار نیست سکوت کنند و باید منتظر پاسخگویی آن ها بود. اولین کسی هم که پاسخ مدیرعامل سابق را داد روزبه چشمی بود که افتخاری را علنا به دروغ گویی متهم کرد. افتخاری اما اگر در طول عمر مدیریتی خود مثل دیروز تمام وقایع را مو به مو برای همه توضیح می داد، هم به شفافیت بیشتر کمک می کرد هم فشار های بی سابقه هواداران را از روی خود بر می داشت. سکوت بی جای او طی این مدت اخیر اما فقط باعث شد تا هواداران استقلال روز به روز عصبی تر بشوند و تیم شفر لحظه به لحظه از برنامه ریزی هایش جا بماند. حرف های دیروز افتخاری برای خود او مسکنی قوی بود و شاید باعث آرامش خودش شد اما قطعا کمکی به حال خراب استقلال و استقلالی ها نکرد. جز اینکه بازهم مدیران و بازیکنان و مربیان را در مقابل هم قرار داد و استقلال را بیشتر به حاشیه برد. استقلالی که 10 روز بیشتر تا شروع لیگ فرصت ندارد و السد آماده را هم در نزدیکی های خودش می بیند.استقلالی که معلوم نیست چه در انتظارش است. |