به گزارش"دی اسپورت":امید نمازی می گوید: فوتبال ایران سیاسی است و خیلی از مدیران سیاسی صرفا برای نتیجه گرفتن در فوتبال هستند و برای حفظ خودشان مربی را مجاب به نتیجه گرفتن می کنند و در غیر این صورت او را کنار میگذارند.
امید نمازی بعد از طی دوران ناموفق با ذوب آهن علی رغم ارائه فوتبال زیبا و تماشاگر پسند از سوی این تیم، بعد از یازده هفته به همکاری خود با این تیم اصفهانی خاتمه داد تا اولین حضورش در ایران با نتایج خوبی همراه نباشد.
دستیار سابق کارلوس کیروش و مربی سابق تیم ملی زیر 18 سال آمریکا در کمتر از یک هفته ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد و اکنون در کنار خانواده اش مشغول استراحت و پشت سر گذاشتن دوران پرهیاهوی فوتبال ایران است.
امید نمازی مسائل مختلفی مبنی بر ناکامی ذوب آهن در نتیجه گیری و وجود جریان های خاص که به دنبال برکناری او بودند، مطرح کرده است که در ادامه می خوانید:
** بعد از چند سال در نهایت سرمربی ذوب آهن شدید اما علی رغم موفقیت های ابتدای فصل، روند تیم به گونه ای پیش رفت که نتایج خوبی را به دست نیاوردید و هر هفته صحبت از جدایی بود. چه اتفاقاتی رخ داد؟
چند سالی بود که آذری با من در ارتباط بود و علاقه مند بود در ذوب آهن همکاری کنیم. من هم در این مدت توانسته بودم وجهه بهتری در آمریکا به دست بیاورم و سرمربی تیم ملی زیر 18 سال و دستیار مربی تیم ملی زیر 20 سال آمریکا بودم. با این وجود علاقه مند بودم فعالیت جدیدی را در فضای متفاوت تجربه کنم.
سال گذشته تا مرز سرمربیگری ذوب آهن پیش رفتم اما اتفاقاتی افتاد و آقای قلعه نویی سرمربی ذوب آهن شد. علی رغم نتایج ضعیف این تیم در نیم فصل نخست، ذوب آهن با حذف چند بازیکن و اضافه کردن چند بازیکن جدید توانست تا پایان فصل نتایج خوبی بگیرد و آقای قلعه نویی ماندگار شود.
می خواستم سبک مدرن را در فوتبال ایران اجرا کنم
من و آذری در تماس بودیم تا اینکه امسال قلعه نویی از تیم جدا شد و با من تماس گرفتند. آذری به دنبال یک کار جدید بود و میخواستیم از رده پایه شروع کنیم و روی آکادمی باشگاه متمرکز شویم تا در آینده به خودکفایی برسیم. بحث ما پرورش بازیکن بود. می خواستیم شیوه جدیدی را وارد فوتبال ایران کنیم.
نه اینکه فوتبال در ایران انجام نمی شود، بلکه به دنبال انجام بازی مدرن و سبکی نو بودیم. نمیخواستیم همانند سایر تیم ها از بازی مستقیم و ایستگاهی به گل برسیم.
** اما این سبک در فوتبال ایران جواب میدهد و الان خیلی از تیمها با بازی مستقیم و ضربات ایستگاهی به گل میرسند!
درست است که این نوع از فوتبال در ایران جواب میدهد اما ما به دنبال فوتبال مدرن بودیم و می خواستیم نحوه برخورد صحیح با بازیکن را جا بیاندازیم. به هر صورت من به ایران آمدم و آغاز خوبی داشتیم. خیلی خوب بدنسازی کردیم و فصل را با برد شروع کردیم.
توانستیم در زمین نساجی قائم شهر به برد برسیم. در بازی دوم و علی رغم اخراج بازیکن تیممان و شکستن فک حبیبی با ضربه غفوری که مستحق کارت قرمز بود، با استقلال مساوی کردیم. در بازی سوم با سپاهان کاملا پایاپای بازی کردیم اما در 10 دقیقه تمرکز خودمان را از دست دادیم و روی ضربات ایستگاهی، دو بار دروازه ذوب آهن باز شد. در همان بازی با وجود یک بازیکن اخراجی، گل زدیم و یک بار تیر دروازه را مورد اصابت قرار دادیم. میتوانستیم این بازی را ببریم اما این اتفاق رخ نداد.
باخت به سپاهان جریان هایی را علیه من شکل داد!
بعد از باخت به سپاهان یک سری جریانها علیه من به وجود آمد و احساس کردم این جریان از باخت به سپاهان شروع شد. در بازی چهارم ماشین سازی را بردیم و در بازی پنجم با پدیدهای رو به رو شدیم که صدرنشین لیگ برتر بود و کاملا جفت و جور شده است و میتواند با ادامه این روند قهرمان لیگ برتر شود. با اینکه خیلی موقعیت از دست دادیم، در دقایق پایانی روی اشتباه فردی گل خوردیم و نتیجه را از دست دادیم.
مرتضی تبریزی انگیزه ای برای ماندن در ذوب آهن نداشت
** شاید جدایی تبریزی یکی از عوامل عمده ناکامی شما بود. چرا او را آزاد کردید که به مشکل گلزنی برخورد کنید؟!
به هفته دوم فلش بک بزنیم. مرتضی تبریزی تصمیم گرفت از ذوب آهن برود. قبل از شروع فصل درباره این موضوع با من صحبت شده بود. من کاملا مخالف جدایی تبریزی بودم اما متوجه شدم او بیانگیزه است و دوست دارد برود. به من گفت که دو سال است میخواهد به استقلال برود اما مانع از این اتفاق میشوند. با رفتن او موافقت کردم اما گفتم که باید مهاجم بگیریم.
از سوی دیگر مسعود حسن زاده با مصدومیتی به تیم پیوسته بود که من از آن مطلع نبودم و در نهایت قراردادش فسخ شد. مجتبی حق دوست بازیکنی تهاجمی بود که بدون اطلاع از مشکل سربازی، به تیم آمد و نتوانست این مشکل را حل کند و برای سپری کردن دوران سربازی به فجر سپاسی رفت. حبیبی هم در بازی با استقلال مصدوم شد. ما در یک مقطع چهار مهاجم تیممان را از دست دادیم.
با باشگاه جلسه گذاشتم و گفتم که باید گلزن بگیریم اما اقدامی نشد. الان هم درباره ادی هرناندز و ماریانو سیلوا فرافکنی میشود. می گویند این دو بازیکن به عنوان مهاجم اضافه شدند اما اینطور نبود. آن ها قبل از تبریزی به تیم ملحق شدند. من گفتم که اگر تبریزی رفت باید مهاجم بیاوریم اما اقدامی صورت نگرفت.
در عمر 20 ساله مربیگری ام چنین داوری های ضعیفی ندیده بودم
همینطور داوریها در چند بازی علیه تیم ما بود، به طوری که احساس میکردم مغرضانه این رفتارها صورت می گیرد. به طور عجیبی در 5، 6 بازی امتیازات را روی اشتباهات داوری از دست دادیم. پنالتیهای ما را در چند بازی نگرفتند. در عمر مربیگری 20 ساله خودم، چنین داوریهای ضعیفی ندیده بودم. در ادامه فصل هم نتایج ضعیفی گرفتیم.
مسلمان در ذوب آهن کم کاری می کرد اما نگذاشتند او را کنار بگذارم!
در ادامه اما جریان محسن مسلمان مطرح شد. اول فصل گفتم که او بازیکن با کیفیتی است و من خواستم او را جذب کنند اما در ادامه دیدم که بیانگیزه است و کمتر از بقیه تلاش می کند. در حین تمرین و بازی راه میرود و همین کار او روی بازیکنان هم تاثیر می گذارد.
در واقع ما با یک یار کمتر بازی می کردیم. قلعه نویی پارسال چند بازیکن را بیرون گذاشت و چند بازیکن آورد تا موفق شد. مسلمان را بیرون گذاشتیم اما نمی دانم چه جریانی بود که او را به تیم برگرداند. اختیار داشتم که بگویم او را نمی خواهم اما گفتند که او به تمرین بیاید و همین کم کاری مسلمان کار را خراب می کرد.
هفته سوم لیگ برتر گفتم ادی هرناندز به هیچ وجه گلزن نیست و این موضوع را به اطلاع آذری رساندم. قبل از من کارهای حضور هرناندز در تیم انجام شده بود من فقط فیلم بازیهای او را تماشا کردم و احساس کردم احتمالا به دردمان میخورد و با درخواست من جذب شد ولی نتوانستیم از او نتیجه بگیریم.
با اطمینان می گویم در تمام 11 هفته لیگ برتر به جز بازی با پدیده که متعادل بود، بهتر از رقبا بودیم. حتی از تراکتورسازی هم بهتر بودیم.
تمارض در فوتبال ایران بالاتر از سطح جهانی است!
** به عنوان کسی که در آمریکا فعالیت کرده، داوریها در ایران ضعیف است؟ چرا این قدر اعتراض میشود؟
در آمریکا هم داوریها خوب نیست چون معتقدم داور فوتبال باید در وهله نخست فوتبالیست باشد و شرایط حساس و موقعیتها را درک کند. او باید بتواند مشکلات درون زمین و فشار روی بازیکن را درک کند. فوتبال در آمریکا قدمت زیادی ندارد اما الان داورانی را به کار گرفتند که قبلا فوتبالیست بودند. سطح داوری در ایران پایین است.
بخشی از این موضوع به خاطر عملکرد بازیکنان است. تعداد تمارض و فریب دادن داوران به حدی زیاد است که داور در برخی مواقع نمی داند کدام حرکت درست است! واقعا داور را به مشکل میاندازند. از حیث تمارض، فوتبال ایران بالاتر از سطح جهانی است.
آیا هیات مدیره باشگاه، بازی های ذوب آهن را می بیند؟!
مطمئن بودم در نیم فصل میتوانیم با اضافه کردن دو مهاجم و هافبک به نتیجه برسیم. مشخص بود که از نظر فوتبالی خوب هستیم. آیا رئیس کارخانه و اعضای هیات مدیره بازی های ما را نمی دیدند و نمی دانستند مشکل تیم چیست؟ شاید گاهی اوقات علیه من بودند.
ما در مالکیت توپ و دقت پاس در رتبه نخست و از حیث شوت زنی به چارچوب در رتبه دوم بودیم ولی از نظر تبدیل شوت به گل در رتبه دهم قرار داشتیم. مشکل تیم مشخص بود. باید مهاجم گلزن اضافه می کردیم. اگر چند تا بازیکن می گرفتیم مشکل حل میشد اما آقایان هیات مدیره حرف از جدایی میزدند.
** نحوه جدایی شما با ذوب آهن به چه شکل بود؟
من با تیم قرارداد داشتم و می توانستم همه مبلغ قرارداد را بگیرم اما با تخفیفی که به باشگاه دادم، از تیم جدا شدم.
قبل از حضورم برخی مربیان با هیات مدیره ذوب آهن در ارتباط بودند
** وجود جریانهای خاص و جدایی سرمربی اتفاقی است که کمتر در ذوب آهن دیده می شود. فکر می کردید در ذوب آهن با این مشکل مواجه شوید؟
من تعجب کردم که خواستار قطع همکاری شدند. ذوب آهن تیم با ساختاری بود. آذری را میشناختم. احساس کردم در این باشگاه خبری از جریانهای علیه مربی نیست. وقتی به تیم آمدم فهمیدم از یک ماه قبل از حضور من جریان هایی دنبال آوردن گزینه های دیگر بودند.
فهمیدم که عده ای مربی به دنبال گرفتن جای من هستند و با اعضای هیات مدیره در تماس هستند. نتایج طوری بود که صبر و حوصله هیات مدیره سر آمد. فهمیدم جریان های غیر مرتبط با فوتبال تصمیم گیر هستند.
در تیم ملی خبری از این جریان های منفی نیست
** قبول دارید که نداشتن شناخت از فوتبال ایران موجب ناکامی شما در ایران شد؟
من قبول دارم که از جریان های فوتبال ایران شناخت نداشتم. من سه، چهار سال در تیم ملی بودم اما در تیم ملی خبری از این قبیل جریان های منفی نیست. در فوتبال باشگاهی اشتباهات داوری، جریان های علیه مربی و ... وجود دارد. معتقدم جایگاه فوتبال ایران بیش از این ها است که بعد از سال ها فقط پرسپولیس بتواند به فینال آسیا برسد.
هر سال باید یک تیم از ایران به فینال لیگ قهرمانان آسیا صعود کند. اعتقاد دارم استعدادهای زیادی در ایران وجود دارد. اتفاقات و جریان هایی که وجود دارد مانع از پیشرفت فوتبال ایران می شود.
گواردیولا هم در سال اولش، تیم قهرمان را چهارم کرد
** علی رغم فوتبال زیبا، در ایران نتیجه نگرفتید و این موضوع لطمه ای به اعتبار شما در ایران و حتی در آمریکا وارد نمی کند؟
حضور در ایران تجربه خوبی برای من بود. با محیطی آشنا شدم که مسائل غیرمرتبط با فوتبال جریان دارد. قبول دارم که به اعتبارم ضرر وارد شد و با اینکه تیمم خوب بازی می کرد، اما نتوانستم خواسته باشگاه را برآورده کنم.
کسی را با خودم مقایسه نمی کنم اما گواردیولا هم در سال نخست حضورش در منچستر سیتی تیم قهرمان را چهارم کرد اما فهمیدند که او هدفی را دنبال می کند و به دنبال تغییر ساختار فوتبال باشگاه است. مطمئن باشید که ما هم شیوه جدیدی را پیاده می کردیم و فقط زمان و نیروی انسانی نداشتیم.
در یک صورت می توانم در فوتبال ایران کار کنم!
** با شرایطی که در ذوب آهن مشاهده کردید، حاضرید یک بار دیگر به ایران برگردید و کار مربیگری را انجام دهید؟
من هیچ وقت نمی گویم در ایران کار نمی کنم. من یک مربی حرفه ای هستم که عاشق کارش است و اگر بستر لازم فراهم شود، به فوتبال ایران بر می گردد. اگر مشکلی وجود نداشته باشد و به من تعهد بلندمدت بدهند و مطمئن باشم زمان خواهم داشت، در ایران مربیگری می کنم. نشان دهنده این موضوع فرگوسن است.
او چندین سال تا مرز اخراج پیش رفت اما او را حفظ کردند و تبدیل به بزرگترین مربی لیگ برتر جزیره شد. در آمریکا هم فشار کمتر است و به مربی زمان میدهند.
فوتبال ایران سیاسی است
فوتبال ایران سیاسی است و خیلی از مدیران سیاسی صرفا برای نتیجه گرفتن در فوتبال هستند و برای حفظ خودشان مربی را مجاب به نتیجه گرفتن می کنند و در غیر این صورت او را کنار می گذارند.
کی روش در جام جهانی خوب نتیجه گرفت اما بدون امکانات چه کاری می تواند بکند؟
** به تیم ملی بپردازیم. اکنون بحث حمایت نشدن از تیم ملی مطرح است. بالاخره خود کارلوس کی روش هم در ایجاد تنش با سایر مربیان و اصحاب رسانه نقش داشته اما بازیکنان معتقدند تیم ملی حمایت نمی شود.
رفتار یک سرمربی به حمایت هایی که نمی شود بر می گردد. قبل از مسائل ارزی و افزایش قیمت دلار هم تیم ملی بازی و اردوی تدارکاتی خوب نداشت و اکنون این شرایط بدتر شده است. کار بسیار دشوار است و در این شرایط اقتصادی نمی توانند بازی خوبی برای تیم ملی فراهم کنند.
کی روش توانست نتیجه خوبی را در جام جهانی بگیرد و تصمیم گرفتند او را تا پایان جام ملت های آسیا حفظ کنند. بدون شک بدون حمایت همه جانبه و همدلی تمام ارکان از جمله مسئولان، مردم، رسانه ها و اهالی فوتبال موفقیتی به دست نمی آید. اگر امکانات نباشد یک مربی چه کار می تواند انجام دهد.
الان مربی تیم ملی با مطبوعات هم به مشکل خورده است و از این سمت مشکل با برانکو هم وجود دارد که بهتر است مطبوعات هم بیش از پیش به آن دامن نزنند.
تیم ملی متعلق به فرد خاصی نیست پس باید حمایت شود
** شرایط به گونه ای است که عده ای از پرسپولیسی ها در نقطه مقابل تیم ملی قرار دارند و از این تیم حمایت نمی کنند. با این شرایط چطور می توان قهرمان آسیا شد؟
هواداران استقلال، پرسپولیس، سپاهان، تراکتورسازی و سایر باشگاه باید از تیم ملی حمایت کنند چون تیم ملی متعلق به فرد خاصی نیست و متعلق به همه مردم است. اگر همدلی و اتحاد وجود نداشته باشد، موفقیت در جام ملت های آسیا محقق نمی شود.
مطمئن باشید با حضور تیم های قدرتمندی مثل ژاپن، کره جنوبی، استرالیا، عراق، امارات، عربستان، عراق، ازبکستان و... قهرمانی در جام ملتهای آسیا بسیار دشوار است و تیم ملی کار راحتی نخواهد داشت.
جماران