۱۵ آذر ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۲

نکیسا: مدرک A. می‌گیرند تا کاسبی کنند

دی اسپورت:نیم‌فصل اول لیگ برتر فوتبال به ایستگاه پایانی رسیده و شاید فرصت مناسبی باشد تا با صحبت با کارشناسان نقاط ضعف و قوت نیم‌فصل را بررسی کنیم.
کد خبر: ۹۰۰۳۷
به گزارش" دی اسپورت":نیم‌فصل اول لیگ برتر فوتبال به ایستگاه پایانی رسیده و شاید فرصت مناسبی باشد تا با صحبت با کارشناسان نقاط ضعف و قوت نیم‌فصل را بررسی کنیم.
نیم‌فصل اول لیگ برتر فوتبال به ایستگاه پایانی رسیده و شاید فرصت مناسبی باشد تا با صحبت با کارشناسان نقاط ضعف و قوت نیم‌فصل را بررسی کنیم. بر همین اساس سراغ نیما نکیسا، دروازه‌بان اسبق پرسپولیس و تیم ملی رفتیم تا او در این‌باره صحبت کند که البته مسیر گفت‌وگو تا حدی تغییر و نکات جالبی را بیان کرد. گفت‌وگو با نیما نکیسا را در زیر می‌خوانید.

ابتدا درباره نیم‌فصل اول لیگ برتر و دستاوردهای آن صحبت کنیم.

تنها چیزی که فوتبال ما را بدجور می‌رنجاند، کمبود نقدینگی است. اگر نقدینگی تیم‌ها مناسب باشد می‌توانند استراتژی بهتری برای گرفتن نتایج داشته باشند، ضمن اینکه به برخی بازیکنان خارجی بی‌کیفیت که چیزی هم به لیگ ما اضافه نمی‌کنند، بسنده نمی‌کنند. به‌طور مثال امروز تیمی مانند تراکتورسازی با وضعیت مالی مناسب فقط با جذب یکی، دو بازیکن مطرح و کارساز به‌طور کلی متحول شده و دوباره خودش را به مدعیان قهرمانی رسانده است.

هرچند همین تیم هم بابت نوع قراردادهایش با مشکلاتی مواجه شده است.

18 دوره از لیگ حرفه‌ای سپری شده اما فقط اسمش حرفه‌ای بوده و ایرادات بسیاری هنوز به آن وارد است. با این حال همین هم خیلی بهتر از گذشته است که در سیستم آماتور درجا می‌زدیم. البته شرایط نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده و باید قبول کرد که کیفیت فوتبال در زمان ما خیلی بالاتر بود و هیجانش هم در آن دوران خیلی بیشتر بود.

به نیم‌فصل اول امسال لیگ برتر برسیم.

نقطه‌عطف رقابت‌های امسال در بعد بین‌المللی حضور پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا بود که به فوتبال ما خیلی کمک کرد. زمانی که برای توسعه فوتبال پایه از طرف فدراسیون فوتبال به مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا در مالزی رفتیم، این موضوع خیلی بازتاب مثبتی داشت. این نشان می‌دهد از نظر بضاعت فردی و نیروی انسانی بسیار قوی هستیم اما از لحاظ سخت‌افزاری هنوز به جایگاه مناسبی نرسیده‌ایم یا هنوز تیم‌ها از عهده پرداخت مطالبات خود برنمی‌آیند، حتی برای سال‌های قبل. تمام تیم‌ها امروز بدهکار هستند.

در همین زمینه البته طی این سال‌ها مسائل بازدارنده زیادی مثل ایجاد کمیته تعیین وضعیت و... به وجود آمده است ولی هر روز تعداد تیم‌های بدهکار بیشتر می‌شوند.

همه این مسائل روی روند فوتبالی ما تاثیرگذار است. بازیکن با خودش فکر می‌کند اگر در زمین مصدوم شود، آیا تیمش تمکن مالی مناسبی دارد تا بتواند او را حمایت کند یا می‌تواند به موقع قراردادش را دریافت کند و از این دست مسائل که خواه‌ناخواه در روند تیم و فوتبال ایران موثر هستند. این مسائل در روحیه بازیکن تاثیر گذاشته و شاید از نظر کیفی موجب افت بازیکن و به‌تبع آن تیمش شود.

نیم‌فصل اول امسال چه دستاورد و تفاوت‌هایی با سال‌های گذشته داشت؟

باید به دوست خوبم یحیی گل‌محمدی تبریک بگویم. او با یک آرامش و یک اخلاق خوب و حسن‌برخورد موفق شد پدیده را به‌عنوان یک مدعی مطرح کرده و تیمش را تا صدر جدول برساند. هر هفته صحبت از این بود که پدیده بالاخره می‌بازد و امروز و فردا روندش متوقف می‌شود اما دیدید که این اتفاق نیفتاد و یحیی با مدیریت و درایتش توانست پدیده را در حد یک مدعی نگه دارد.

دیگر به چه نکاتی می‌توان اشاره کرد؟

می‌توانم به انتخاب نمازی برای ذوب‌آهن اشاره کنم. نمازی با اینکه یک مربی سطح بالایی است، اما مانند یک هندوانه دربسته بود. نمی‌خواهم از او ایرادی بگیرم یا قابلیت‌هایش را نقد یا نفی کنم اما او مربی‌ای نبود که در ایران امتحان پس داده باشد. او در مقطع کوتاهی دستیار کی‌روش بود اما این دلیل نمی‌شد که در ایران بتواند یک باشگاه را به موفقیت برساند.

قبول دارید در این زمینه و بحث پرورش مربی در فوتبال ایران مقداری سردر‌گم هستیم؟

درحال حاضر نظام آموزشی فوتبال ایران به سمت پرورش مربی حرکت کرده اما این سوال پیش می‌آید که مگر چند تیم فوتبال در این کشور داریم که این همه مربی تربیت می‌کنیم؟ مدرک A مربیگری خود را می‌گیرند که با آن کاسبی کنند یا یک شغل دیگر داشته باشند.

این درحالی است که در تربیت مدیران فوتبالی به‌شدت ضعف داریم.

درست است. به نظرم همان اندازه که به مربی نیاز داریم باید به همان اندازه به فکر پرورش مدیران فوتبالی باشیم. درحال حاضر چند درصد مدیران فعلی در لیگ برتر فوتبالی هستند؟ این موفقیت نیست بلکه یک عدم‌موفقیت است. مدیری مثل اسدی در تراکتورسازی فوتبالی فکر می‌کند و فوتبالی تصمیم می‌گیرد و بلد است چطور مدیریت بحران کند. الان هم که همه مدیران ما نتیجه‌گرا شده و خیلی زود می‌خواهند موفق شوند و خودشان را به هر نحوی نشان دهند.

به هرحال مدیری که تحت‌فشار باشد، نتیجه‌گرا می‌شود.

چرا باید همه‌چیز را بپذیریم؟ چرا یک مدیر وقتی فوتبالی نیست مدیریت یک تیم فوتبالی را می‌پذیرد؟ بگوید نمی‌توانم و تخصصم فوتبال نیست. به شخصه چند پیشنهاد خوب سینمایی دارم اما نپذیرفتم. مدتی برای تجربه‌اندوزی بازی در چند فیلم را تجربه کردم اما ادامه این کار می‌تواند به ضرر افراد تحصیلکرده در این زمینه باشد و چه‌بسا حتی نان آنها را هم قطع کند.

من اگر خیلی هنر دارم می‌توانم در فوتبال برای خودم شرایط کاری ایجاد کنم. سرک‌کشیدن در کارهای دیگر شاید تا حدی جذاب باشد اما بعد از آن دیگر شغل فوق را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

یک صحبت هم درباره آسیب‌پذیری فوتبالیست‌های پایه کرده بودید که کلی خبرساز شد.

همین صحبت را در تلویزیون مسخره می‌کنند که این تعداد بازیکن ما معتاد شده‌اند. کاری به درصدها ندارم؛ اگر حتی یک نفر هم بیراهه رفته باشد باید بغض کنیم نه اینکه با آن شوخی کنیم. امروز تمامی استعدادها را شناسایی کرده و آنها را دنبال می‌کنیم و اگر از آنها خبری نباشد به سرعت واکنش نشان می‌دهیم. برای آنها با پول بیت‌المال هزینه می‌شود و نباید اجازه داد آنها به دلایل مختلف حذف شوند.

به‌عنوان سوال پایانی؛ مدعیان قهرمانی لیگ برتر بعد از نیم‌فصل مشخص شده‌اند؟

خیر. واقعا هنوز زود است در این خصوص فکر کنیم. تیم‌ها در نیم‌فصل اول یکدیگر را محک زده و در نیم‌فصل دوم یقه یکدیگر را خواهند گرفت.