به گزارش" دی اسپورت":رییس کمیته ملی المپیک از حضور زنان در ورزشگاه حمایت می کند.
حضور زنان در استادیوم، پرونده ای خاک گرفته است که هنوز به آن رسیدگی نشده است. مسئله ای که نمی توان از آن گذشت کرد. بخشی اساسی از حقوق بیش از پنجاه درصد جامعه ایران که نیاز به بررسی جدی دارد. با رییس کمیته ملی المپیک درباره حضور زنان در ورزشگاه ها، بازی های آسیایی، المپیک و پخش مسابقات ورزشکاران ایرانی گفتوگو کرده ایم.
*بحث را از اتفاقات مربوط به بازنشستگیتان شروع کنیم. برخی رسانهها ابتدا درباره بازنشسته بودن شما نوشتند اما بعد اسنادی منتشر شد که نشان میداد شما بازنشسته نیستید. جریان چه بود؟
در سال 1392 که از طرف رئیسجمهور بهعنوان رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی منصوب شدم، در همان مقطع پروندهام در چارچوب قانون به نهاد ریاست جمهوری منتقل شد و تا امروز همچنان کارمند ریاست جمهوری هستم. اخیراً حکم استخدامی و حقوقیام را نیز در فضای مجازی منتشر کردهام.
بر اساس آخرین حکمی که در تاریخ 1/1/97 صادر شده من 31 سال خدمت دارم. نکته بعدی اینکه من دانشیار هستم و از این نظر هم مشکلی وجود ندارد. نکته سوم هم اینکه شرط ثبت نام برای ریاست کمیته این بود که نباید بازنشسته باشم که تمامی مدارک ارائه و تأیید شد. حالا دیگر لازم است چه کاری انجام دهم؟ هرچه آقایان بگویند ما انجام میدهیم.
*احتمالا همان اهداف سیاسی مدنظر باشد. شما از محیطی خارج از ورزش وارد کمیته ملی المپیک شدید و ممکن است این موضوع، حساسیتها را درباره شما بالا برده باشد.
به هر حال دوستان نتیجه مجمع را دیدند که از 60 نفر عضو مجمع فقط یک نفر به من رای نداد که خودم بودم. اگر آقایان تمایل دارند حتی من حاضرم یک بار دیگر مجمع برگزار و رأیگیری انجام شود.
*بازی سیاسی هم در این میان حضور دارد؟
متأسفانه بیش از حضور، مداخله دارد. اساساً استراتژی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک این است که ورزش را از هرگونه بیثباتی و تنش دور نگه داریم. ورزش همیشه در حاشیه زیست کرده است. شما ملاحظه کنید وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک، المپیک جوانان را برگزار کردند و از رتبه 24 به 7 ارتقا پیدا کردیم.
بدون کمترین حاشیه هم برگزار شد اما آنچنان که شایسته بود در افکار عمومی به آن پرداخته نشد، اما اگر از رتبه 24 به 25 میرسیدیم، حاشیه بزرگی درست میشد. عدهای دوست دارند ما را به حاشیه بکشانند زیرا در ورزش منافع دارند. ورزش یک بستر بزرگ اجتماعی است. به همین خاطر، هدف اول ما اجتماعی کردن ورزش است. یعنی علاوه بر انگیزه رقابت و کسب مدال باید به ورزش بهعنوان کانون نشاط اجتماعی نگاه کنیم.
*نکته جالب درباره بحث بازنشستگان این است که دولت پیشگام شد و تصمیم گرفت خیلی از نیروهای بازنشسته خود را کنار بگذارد. آیا نهادهای دیگر هم راضی به چنین کاری خواهند شد؟
مهمترین چالش ما این است که قانون در جامعه برای عدهای الزامی است و برای عدهای الزامی نیست. این یعنی تبعیض که نمونههای مختلف هم دارد. از این منظر، آن چیزی که من اطلاع دارم این است که اراده مجلس و دولت در راستای اجرای قانون است. باید این روند طی شود.
*ورود زنان به ورزشگاه هم الان مطالبه جامعه است. دولت هم انگار موافق چنین اتفاقی است. چه کارهایی در این رابطه انجام شده؟
اولاً، ما معتقدیم حضور زنان در ورزشگاه یک نیاز اجتماعی است زیرا ورزش در ایران یکی از کانونهای اصلی نشاط اجتماعی است. ثانیاً، اعتقاد داریم مکان فاسد نمیشود و از این لحاظ، فرقی میان ورزشگاه، دانشگاه، کنسرت، سینما، پارک و... وجود ندارد بلکه این انسان است که میتواند در هر محیطی فساد ایجاد کند.
باور دارم ورزشگاه حتی فضای بهتری نسبت به سایر محیطهای اجتماعی دارد. ما دو تجربه داشتیم، یکی بازی ایران و پرتغال در جامجهانی و دیگری دیدار پرسپولیس و کاشیما. در هیچیک از این دو مورد، هنجارشکنی مشاهده نشد. در آن فضا، حتی یکبار هم شعار ساختارشکنانه نشنیدیم.
حتی خود آقای اینفانتینو هم از این فضای پرشور متعجب شده بود؛ نکته آخر مبانی فقهی این موضوع است که هیچ تسلطی بر آن نداریم اما باید تلاش کنیم واقعیتها را به مراجع منعکس کنیم و هرآنچه مراجع عظام حکم صادر نمایند، همه ارکان نظام از جمله ورزش تبعیت خواهد کرد.
در برنامه استراتژیک کمیته ملی المپیک، تعیین استراتژی کردهایم که در المپیکهای 2024 و 2028 آمار کمی و کیفی زنان ما در ورزش قهرمانی یکسان شود. کشورهای دیگر 50 درصد از مدال هایشان از بانوان است. ولی ما 20 الی 25 درصد مدالهایمان متعلق به بانوان است.
در این صورت، دیگر نیازی به تبلیغات و سخنرانی و پوستر نیست چراکه دنیا میبیند که زنان ایرانی با حجاب اسلامی در عرصه بینالمللی حضور پیدا کردهاند. نکتهای را شیخ احمد، رئیس شورای المپیک آسیا، چند بار تکرار کرد: «بیشک ورود حجاب به ورزش دنیا دستاورد جمهوری اسلامی ایران است.»
امروز فقط ایران نیست بلکه بسیاری از کشورها با حجاب در صحنه ورزش حاضر میشوند. حجاب یک ارزش اسلامی است و در رویداد بوئنوسآیرس که مانع حضور دختر جودوکار ما، مارال مردانی شدند، ما بازی را ترک کردیم. حجاب یکی از مرزهای ما با دنیاست.
*اما مخالفین شما این حرف را قبول ندارند. میگویند مگر سایر مشکلات زنان ایرانی حل شده است که دنبال حجاب هستیم؟ اشتغال، تحصیلات، موضوعات فرهنگی و اجتماعی حل شده است؟
در کنار این مسائل، ورزش اولویت نیست. شاید حتی از اولویتهای آخر باشد. چه جوابی برای این تحلیل دارید؟ این تحلیل انحرافی و غیر منطقی است. حضور زنان در ورزشگاه (چه بهعنوان تماشاگر و چه بهعنوان ورزشکار) یک نشاط اجتماعی کمهزینه است و در ورزشهای قهرمانی و حرفهای کارکردی غرورآفرین و هویتبخش دارد.
وقتی دختران ما در صحنههای بینالمللی میدرخشند، فضای اجتماعی در داخل تغییر میکند، زنان احساس غرور و نشاط میکنند و یک هیجان اجتماعی شکل میگیرد. در مسابقات خارجی دیدهام زنان سایر کشورها نیز از قهرمانی زنان ایرانی احساس غرور میکنند.
در چنین فضایی، بهترین روش برای پاک کردن یک مسئله ارتباط دادن آن به مسائل حلنشدنی است؛ مثلاً حل مسائل سیاسی را مشروط به حل مسائل اقتصادی یا حل مسائل اقتصادی را مشروط به حل مسائل فرهنگی کنیم. این امر نوعی فرار به جلو است. زنان در دو حوزه ورزشی فعال هستند: ورزش قهرمانی و حضور در ورزشگاهها بهعنوان تماشاچی. برای ورزش قهرمانی، مشکلی وجود ندارد. هم رعایت حجاب را میکنیم و هم حضور وجود دارد و هم زنان ایرانی درخشش فوقالعادهای دارند.
اشاره کردم در یک دهه آینده نیمی از مدالهای جمهوری اسلامی ایران در اختیار بانوان خواهد بود. در حال حاضر میزان مشارکت زنان در مدالهای قهرمانی در حدود 25 درصد است. اما حضور زنان در ورزشگاهها همانطور که اشاره شد، یکی از حوزههای نشاط اجتماعی کمهزینه و پربازده است. حضور زنان در ورزشگاهها نیازی اجتماعی است که با رعایت مرزهای اخلاقی تداوم خواهد داشت.
با حضور بانوان در ورزشگاهها به دنیا این پیام را میدهیم که تبعیض جنسیتی نداریم. آقای توماس باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک، در ملاقات ریاست محترم جمهور در نیویورک و در دیدار ما با ایشان در لوزان تأکید زیادی به حضور زنان در ورزشگاهها داشتند.
ما با صراحت اعلام کردیم که در ایران تبعیض جنسیتی وجود ندارد. آنان نمادش را در ورزشگاه میبینند. نکته جالب این است که فیلم حضور زنان در ورزشگاه را از ما تقاضا کردند. این مسئله برای آنها اهمیت دارد. عدم حضور زنان در ورزشگاههای ما، باعث تقویت ذهنیت نادرست از ایران در جهان میشود.
*ورود زنان به ورزشگاه ها، با فشار فیفا نهایی شد؟ چون چنین تصوری وجود دارد که اگر فیفا شرایط را سخت نمیکرد، شاید زنان ایرانی هرگز به ورزشگاه راه پیدا نمیکردند.
حضور زنان در ورزشگاه دستور مستقیم رئیسجمهور بوده است.
*آیا این حضور ادامه دار خواهد بود؟
در دیدار ایران با پرتغال، رئیسجمهور دستور دادند درِ ورزشگاه باز شود تا زنان برای تماشای بازی وارد استادیوم آزادی شوند. در فینال لیگ قهرمانان آسیا هم ایشان دستور دادند درِ ورزشگاه برای حضور زنان گشوده شود. این باور دولت است که حضور زنان در ورزشگاه کارکرد مثبت دارد.
*چه زمانی زنان ایرانی میتوانند مسابقات لیگ را هم از نزدیک تماشا کنند؟
ما مسئول پاسخگویی به این سؤال نیستم. من واقعا نمیتوانم پاسخ بدهم و نمیدانم پاسخ این سؤال چیست. ما دائما این جمله را تکرار میکنیم: حضور زنان در ورزشگاهها به ارزشهای اخلاقی میافزاید. در زمانی که بانوان نیستند، چالشهایی در ورزشگاهها داریم. اما در زمانی که بانوان هستند، شرایط متفاوت است. این فرهنگ مردان ایرانی است که در جایی که نوامیسشان حضور دارند، شئونات و چارچوبهای اخلاقی را رعایت میکنند. ما در دو رویداد اخیر این واقعیت را دیدهایم.
*شما در صحبت هایتان اشاره کردید بخشی از حضور زنان در ورزشگاهها مربوط به موضوعات فقهی است. آیا وظیفه مجموعه مدیریت ورزش کشور نیست که این موضوع را با محققان جوان تر حوزه علمیه مطرح کند؟
این نکته بسیار مهمی است. ما به این باور رسیده ایم که باید در حوزههای علمیه حضور فعالتری داشته باشیم تا تبیین بهتری صورت پذیرد. آنچه تا امروز منعکس شده، با واقعیت صحنه تفاوت دارد. تصویری که از نظام به بیرون منعکس میشود، این که ما زنان را از حضور در ورزشگاه محروم میکنیم، غیرواقعی و خلاف است. محیط ورزشگاهها برای حضور زنان سالم است و اینکه ما بهعنوان ملتی فرهیخته، با اخلاق و با فضیلت به جامعه خود انگ بزنیم، ناصحیح، ناصواب و توهین به یک ملت است.
جامعه ما، جامعه پاکی است و اکثریت قاطع چارچوبهای اخلاقی را رعایت میکنند زیرا جامعهای اسلامی است. این چه فرهنگی است که ما هر روز تلاش میکنیم جامعه را فاسد نشان دهیم؟! همه اقشار ملت با گرایشها و پوششهای متفاوت در ورزشگاه حضور دارند. ما این جامعه را گزینش نکردهایم. آقایان باید بدانند این جامعه واقعیتی خارجی است که زیست میکند.
در حقیقت، برشی از جامعه ایران در ورزشگاه آزادی حضور دارند. این برش، گزینش نمیشود و همه ترکیبهای فرهنگی ـ زیستی جامعه در آن حضور دارند. این بخشی از جامعه پاک و سالم ایران است. این که عدهای تلاش میکنند تصویری نازیبا و غیر اخلاقی از جامعه نشان دهند، خوشایند نیست.
*حضور زنان در ورزشگاهها از بعد امنیتی چگونه است؟ تهدید است یا فرصت؟
اگر بپذیریم ورزش یک کانون نشاط اجتماعی است، نمیتوان برای آن مرزبندی زنانه و مردانه قائل شد. باید قبول کنیم برای همگان است. باور داشته باشیم که این کانون نشاط اجتماعی در کاهش آسیبهای اجتماعی بسیار اثرگذار خواهد بود. در نتیجه باید سرمایهگذاری بیشتری روی آن داشته باشیم.
تماشاگران برای دیدن یک فیلم سینمایی، حضور در یک کنسرت موسیقی یا تماشای تئاتر باید هزینه سنگینتری بپردازند. ما از طریق دوربین ورزشگاهها به جهان نشان خواهیم داد که در ایران چه میگذرد. زنان ما به مسکو میروند و از خودشان فیلم میگیرند که برای نخستین بار به ورزشگاه راه یافتهاند. این زیباتر است یا اینکه ورزشگاه آزادی گشوده شود و زنان ایرانی در ورزشگاههای ایرانی حضور پیدا کنند؟
*آیا به این مسئله به عنوان یک بعد روانی نگاه میکنید؟
خیر. ما به فراتر از آن فکر میکنیم؛ امنیت اجتماعی، امنیت شغلی و امنیت انسانی. به مفهوم عام امنیت اشاره میکنیم. جامعهای که زنان در آن احساس تبعیض نمیکنند، جامعه امن تری است و این نکته بسیار مهمی است. ما فراتر از سخنرانی و شعار، باید به زنان ثابت کنیم نظام جمهوری اسلامی بر اساس اندیشههای حضرت امام و رهبری معظم به تبعیض اعتقادی ندارد. وقتی فیلم ورزشگاه را در تلویزیون نشان میدهید، بدین معنی است که به تبعیض اعتقادی ندارید. در این صورت، دیگر نیازی به سخنرانی نیست.
*شما دیداری با آقای لالوویچ داشتید. درباره رقابت با ورزشکاران اسراییلی با ایشان صحبت کردید اما نتیجه آن مذاکرات جایی منتشر نشد.
به گونهای تبلیغ شده بود که کشتی در خطر تعلیق است. برای کاهش فشار بر کشتی به لوزان سفر کردم. با رئیس کمیته بینالمللی المپیک و ده نفر از مدیران ارشد آن کمیته و آقای لالوویچ، رئیس فدراسیون بینالمللی کشتی، دیدار کردم. به آنها گفتم تعلیق کشتی ایران معنایی ندارد و بهجز نفرین 80 میلیون ایرانی سودی برای شما نخواهد داشت.
کشتی در جهان بدون کشتی ایران بیمفهوم است. ما آنجا متوجه شدیم در داخل کشور اغراق زیادی درباره این خبر شده است. اگر چه این تهدید وجود داشت اما فدراسیون بینالمللی کشتی کشورها را دستهبندی کرد. بر اساس این دستهبندی، ایران بهعنوان یک کشور قدرتمند (در عرصه کشتی) دیگر مقابل رژیم صهیونیستی قرار نخواهد گرفت.
باز هم یک عده گفتند این ادعایی بیش نیست و حتماً این اتفاق رخ خواهد داد. در چهار رویداد اخیر کشتی جهان نظاره کردید که ما مقابل رژیم صهیونیستی قرار نگرفتیم. تعبیر لالوویچ این بود که: «ما هشتاد درصد از مشکلات را حل کردیم؛ بیست درصد هم به تدبیر شما باز میگردد.»
استراتژی نظام هرگونه مواجهه با ورزشکار اسرائیلی را نفی میکند. این استراتژی قطعی، دائمی و غیر قابل تغییر است، اما دائماً باید تدبیر کنیم. کادر مدیریتی ورزش کشور وظیفه دارد برای کاهش هزینههایی از این دست، تصمیمهای درستی بگیرد.
رویارویی با اسرائیل تنها در کشتی نبود، ما در شمشیربازی، جودو، تکواندو و ووشو هم مشکلاتی از این دست داشتیم. ما چهل سال است با ورزشکاران رژیم صهیونیستی مواجه نمیشویم اما ورزش ایران همچنان در حال درخشش است.
این نشان میدهد با مدیریت درست میتوان هزینهها را کاهش داد. عدم مواجهه با ورزشکاران اسرائیلی بخشی از هزینهای است که نظام در مبارزه با رژیم اشغالگر میپردازد، اما وقتی شما در جنگ حضور دارید، باید تلاش کنید با کمترین هزینه پیروز شوید. این هدفی است که ما دنبال میکنیم.
*آیا میتوان به ماجرای دوپینگ ازبکها امیدوار بود تا جایگاه ورزش ایران در مسابقات آسیایی را بالا ببرد؟
بله. تست نخست بیانگر دوپینگ ازبکها بود. آنها تقاضای تجدید نظر کردهاند تا تست دوم از آنها گرفته شود. اگر تست دوم هم بیانگر تخلف ازبکها باشد، ما به جایگاه پنجم صعود میکنیم. البته این توضیح را باید به افکار عمومی بدهیم که جایگاه پنجمی اندونزی هم جدی نیست.
آنها همیشه رتبههای دو رقمی داشتند و امسال به دلیل میزبانی به جایگاه فعلی رسیدهاند. حق ایران حداقل جایگاه چهارمی است. هدف ما در رویداد آسیایی بعدی در سال 2022 کسب جایگاه چهارم آسیا خواهد بود.
*رسانه ملی مسابقات بازیهای آسیایی را پخش نمیکرد. مسابقاتی که از اهمیت بالایی هم برخوردار بود. ظاهرا باکس خبری به رسانههای ایرانی فروخته نشده بود. چرا آن مشکلات پیش آمد؟
صدا و سیما واقعاً تلاش زیادی برای پوشش آن مسابقات انجام داد لذا از آنها تقدیر میکنم. مشکلاتی هم پیش آمده بود که حل شد. ما در بوئنوس آیرس چنین مشکلاتی نداشتیم و بازتاب همه مسابقات ایران بهخوبی منتشر شد. در حال حاضر صدا و سیما در حوزه ورزش ایدهآل عمل میکند.
*پیش از آغاز مسابقات میدانستید که رشته پنچاک سیلات برای اندونزی افتخارات بسیاری به همراه خواهد داشت. آیا نمیشد اعتراضی به حضور این رشته داشت؟
من با شیخ احمد رئیس شورای المپیک آسیا دو بار در این باره صحبت کرده ام. او به ما گفت که شما هم اگر میزبانی این مسابقات را برعهده بگیرید، ما به شما هم اجازه حضور چند رشته بومی (مانند ورزشهای زورخانهای) را خواهیم داد و ده مدال برای این رشته تدارک خواهیم دید.
هر کشوری که میزبان این مسابقات باشد، چند رشته بومی خود را وارد برنامه مسابقات میکند تا مدالهای بیشتری کسب کند. این برای تشویق کشورها است تا انگیزه میزبانی مسابقات را داشته باشند. این مخصوص اندونزی نیست و همه کشورها میتوانند در صورت میزبانی، رشتههای پیشنهادی خود را به کمیته المپیک اعلام کنند.
بسیاری این موضوع را نقد کردند و خیلی هم مفصل در مورد آن قلم زدند. واقعیت این است که انتخاباتی وجود ندارد که ما در آن رأی بدهیم. شیخ احمد در مجمع شورا حضور یافت و گفت ما پیشنهاد اندونزی را برای حضور این ورزشها قبول کردهایم.
*انتخابات کمیته بینالمللی المپیک نزدیک است. میتوانیم به داشتن عضو ایرانی در آن کمیته امیدوار باشیم؟
در هدفگذاری دهگانه کمیته ملی المپیک، یکی از اهداف، بهرهگیری از دیپلماسی ورزشی برای کسب کرسیهای بینالمللی است. ما در این مدت کوتاه سه سفر خارجی داشتهایم و با حدود 30 مسئول بینالمللی ورزش دیدار کردهایم. ما باید دیپلماتهای ورزشی داشته باشیم ولی متأسفانه در این خصوص ضعف داریم.
دیپلماتی نیاز داریم که مسائل دیپلماتیک را بداند، به زبانهای خارجی تسلط داشته باشد و بتواند برای ورزش ایران رایزنی کند. برای به دست آوردن کرسیها باید فعالیت کرد.
ما کمیسیون بینالملل را فعال کردهایم. آقای علینژاد بهعنوان رئیس فدراسیون ووشو در این مقام حضور دارند و در کنار همکارانشان تلاش میکنند در عرصه بینالمللی کرسیها را کسب کنند. در سطح نخست، باید در فدراسیونهای آسیایی و سپس در فدراسیونهای بینالمللی صاحب کرسی شویم و در نهایت در شورای المپیک آسیا و کمیته بینالمللی المپیک نیاز به کرسی داریم.