به گزارش" دی اسپورت": حسین فرکی را باید به حق مرد اخلاق فوتبال ایران بدانیم. از دیرباز که بازی میکرد تا حالا که مربی شده و پرورش و تربیت جوانترها را برعهده دارد، بیشتر از موضوعی به فرهنگسازی و اخلاقمداری در فوتبال معتقد بوده و نمیخواهد به هر قیمتی در این فوتبال که خیلیها آلوده مینامندش، موفق باشد.
او اخلاقمدار است، نه نتیجهگرا و طبیعی است در فوتبالی که همه جذابیتش به هرچیزی وابسته است جز اخلاق، هوادار و هواخواه کمتری داشته باشد. مدتها سکوت کرده بود و بعد از جدایی از سایپا نیز در فوتبال حضور پررنگی نداشت. وقتی با او تماس گرفتیم صدایش میلرزید از غم فراق یک دوست و همبازی قدیمی. دوستی که فرکی وی را «بزرگمرد کوچک» مورد خطاب قرار داد. به این ترتیب گفتوگو با فرکی را در ادامه میخوانید.
ایرج داناییفر هم پر کشید. بهعنوان همبازی قدیمی وی درخصوص مرحوم داناییفر صحبت کنید.
اتفاقا دو روز پیش در فینال جام پیشکسوتان که در مجموعه پاس با دوستان دور هم جمع بودیم صحبت از ایرج بود و برای سلامتیاش دست به دعا بودیم. اما متاسفانه او دوام نیاورد و وقتی خبر فوتش را شنیدم بهشدت ناراحت شدم. روحش شاد. باید از او از اصطلاح «بزرگمرد کوچک» یاد کرد.
چه خاطرهای از مرحوم داناییفر دارید؟
ایرج عزیز هم دوست داشتنی بود و هم بسیار توانا و اولین گل ما در جامجهانی را هم او به ثمر رساند. یادگارش علی داناییفر از نظر اخلاق و رفتار هم نمونه بود و از وی خاطرات خوبی در اذهان باقی مانده است. سالها در تیمملی و دو سال در پاس با هم همبازی بودیم و امروز دیگر در جمع ما نیست ولی یاد و خاطرهاش همیشه زنده خواهد ماند.
در این مدت که نبودید سختیهای زیادی را متحمل شدید که در رأس آنها از دست دادن نوه دلبندتان بود، این مدت چه بر شما گذشت؟
بعد از سایپا به نیت یک استراحت چند ماهه از فوتبال کنارهگیری کردم. در این مدت و حتی ابتدای فصل جاری نیز پیشنهادهایی هم از تیمهای لیگ برتری برای کار کردن داشتم اما برخی پیشنهادها را برای همکاری مساعد نمیدیدم. البته شرایط خودم هم مناسب نبود. در همین بین نوه عزیزم درگذشت و باعث شد تا از لحاظ روحی مشکلات زیادی را متحمل بشوم اما در حال حاضر از هر نظر برای بازگشت به مربیگری آماده هستم.
پس صحت دارد که قرار است سرمربی پیکان بشوید؟
تا این لحظه با من صحبتی نشده است. این شنیدهها را من هم میشنوم اما شخصا با کسی صحبتی نداشتهام.
در این مدت دوری از فوتبال از چه تیمهایی پیشنهاد داشتید؟
پیشنهادهایی از لیگ دستهاول و لیگ برتر داشتم. برای بازگشت آماده هستم اما اینکه سرمربی چه تیمی بشوم بستگی به شرایط دارد.
در این مدت نتایج مسابقات و روند برگزاری لیگ برتر را دنبال میکردید؟ به نظر میرسد با این وضعیت نیمفصل دوم جذابی در انتظار فوتبالدوستان باشد!
با اینکه از لحاظ فیزیکی نبودم اما این به آن معنا نبود که از فوتبال دور باشم. اتفاقا به خاطر شرایطی که داشتم بیشتر از گذشته فوتبال میدیدم، چه داخلی و چه خارجی. درباره لیگ امسال نیز پیشبینی میکردم که برخلاف چند فصل گذشته با سپری شدن چند هفته از لیگ برتر بین تیمها فاصله خواهد افتاد، آن هم به خاطر وضعیت اقتصادی و بازیکنانی که در تیمها حضور داشتند.
وقتی فصل شروع شد پیشبینی من این بود که جدول در ادامه فصل دو تیکه خواهد شد که همین موضوع هم با پایان نیمفصل اول محقق شد. درخصوص جایگاه تیمها نیز به جز ذوبآهن که در قعر جدول قرار دارد، جایگاه سایر تیمها از همان ابتدای فصل قابل حدس زدن بود، چه تیمهای صدرنشین و مدعی و چه تیمهایی که در پایین جدول هستند.
حتی شرایط پدیده را هم پیشبینی کرده بودید؟
پدیده ابتدای فصل استثنا بود و کسی فکر نمیکرد این تیم با وجود مشکلات مالی که دارد امروز در اینجای جدول باشد، اما حالا تیمشان شکل گرفته و یحیی نیز با این تیم کار کرده و زحمت زیادی کشیدهاند و امروز در بین مدعیان قرار دارند. هنوز هم شاید مشکلات مالی داشته باشند اما روند تیمیشان به شکلی هست که بازیکنان این تیم دوست دارند فرصت باقیماندن در بین مدعیان را از دست ندهند.
بنابراین پدیده جزء استثناها بود که با توجه به وضعیت مالی این تیم، به شخصه پیشبینی نمیکردم این تیم در بین مدعیان قرار بگیرد. اما در حال حاضر این اتفاق افتاده است، با این حال بالانشینی سایر تیمها ازجمله استقلال، پرسپولیس و سپاهان از همان ابتدا قابل پیشبینی بود، چون این تیمها هم بازیکن داشتند و هم وضعیت اقتصادیشان بد نبود.
نیمفصل دوم لیگ برتر چطور پیش خواهد رفت؟
در سالهای گذشته تا هفتههای پایانی تیمهای مدعی یا سقوطکننده پیشبینی نشده بود اما حالا میتوان از بین معدود تیمهای خاص، هم قهرمان و هم سقوطکنندهها را مشخص کرد، هرچند همین موضوع هم جذابیتهای خاص خودش را دارد. به نظرم در نیمفصل دوم، دیدار تیمهای قعرنشین با صدرنشینان از جذابیتهای بیشتری برخوردار خواهد شد.
از لحاظ اسمهایی که روی نیمکت تیمها هستند مانند قطبی، شفر، منصوریان، برانکو، کریمی، نکونام و... هم لیگ جذابی داریم.
درست است. به هر حال این اتفاق افتاده و این موضوع باعث خوشحالی است و لیگ باید همیشه به این شکل جذاب و حساس باشد.
به فدراسیون فوتبال برسیم. یک مقدار در این ماهها به خاطر وضعیت بازنشستگان همه چیز روی هواست. در این مدت دوستان بیشتر به فکر ماندن بودند تا اینکه بخواهند به مسائل اساسی و پایهای فکر کنند.
فدراسیون فوتبال ناخواسته درگیر این موضوع شد؛ یعنی یک تصمیم در سطح کلان گرفته شد که بحث خداحافظی با مدیران بازنشسته را به وجود آورد و همین موضوع باعث شده تا فدراسیون فوتبال امروز در بلاتکلیفی قرار گرفته و یک مقدار نابسامان باشد و این اتفاق خوبی در فوتبال ما نیست. از سوی دیگر بحث قانون است و باید قانون را اجرا کرد.
این درست بود که تاج برای ماندن به هر دستاویزی چنگ بزند؟
به هر حال تبعات این موضوع به فوتبال ما بر میگشت. به این فکر کنید که اگر امروز فوتبال ما تعلیق میشد، چه کسی پاسخگو بود؟ شاید عنوان شود که کسی چنین تصمیمی را گرفته مقصر است.
به هر حال میشد راهکاری پیدا شود که ورزشمان دچار گرفتاری نشود، چون سایر فدراسیونها هم دچار مشکلاتی شدند، هرچند چون فوتبال ویترین است و جام ملتهای آسیا را در پیش دارد، بیشتر به چشم آمد. اما میشد با راهکارهایی جلوی مشکلات بعدی را گرفت. با این حال اگر هم قرار باشد تاج برود و فرد دیگری بیاید، شاید در این مقطع زمانی این موضوع به فوتبال ما آسیب برساند.
یک چالش دیگر را هم در این مدت فوتبال ایران تجربه کرد. تقابل تیمها و مربیان با داوران. این موضوع کمی برای فوتبال خطرناک نیست؟
هیچ وقت مخالف تصمیم داوران نبودم. چه بسا در دوران مربیگریام از اشتباهات آنها تیمهایم آسیبهای زیادی را هم متحمل شده باشند اما نسبت به بحث داوری، همیشه اعتقاد داشتم آنها هم مثل مربیان، مدیران و بازیکنان از قشر زحمتکش فوتبال هستند. همه در یک مجموعه زحمت میکشند و شاید هر اشتباهی بتواند به یک گروهی آسیب برساند، حالا اگر بخواهیم بگوییم که فقط داوران مقصر هستند و نباید اشتباه کنند، یک مقدار بیانصافی کردهایم.
اما برخی دوستان در کنفرانس خبری حملات خود به داوران را آغاز کرده و علیه آنها مشکلساز میشوند.
خود دوستان هم به نوعی زیر فشار هستند و باید پاسخگوی هواداران باشند. در این خصوص باید نسبت به یکدیگر درک متقابل داشت؛ یعنی مربیان، مدیران و هواداران نسبت به هم. همین اندازه که متوجه شویم داور عمدی در کارش نبوده و اشتباهش سهوی بوده، خودش پاسخ بسیاری از سوالهاست. مطمئن باشید داوران هم دوست دارند بهترین عملکرد را داشته باشند. الان میبینید که بهترین داور ما آقای فغانی هستند که افتخار داوری ایران به شمار میرود.
اما هجمههای زیادی علیه فغانی در بازی سپاهان و پرسپولیس به راه افتاد.
مگر در گذشته در دیدارهای بین این دو تیم از این دست اشتباهات کم رخ داده بود؟ پس ما نباید به خاطر یک اشتباه همه چیز را خراب کنیم، آن هم چون حساسیت این بازی بالاست. ما باید یک نگاه کلی داشته باشیم تا هیچکس در این فضا آسیب نبیند و اگر هم صحبتی میکنیم، صحبتهایمان براساس واقعیت باشد.
در این مدت به خاطر خیلی از مسائل، یک فضای ضدپرسپولیسی هم به وجود آمد. نمونهاش باز کردن پرچم ژاپن در استادیومهای ورزشی.
متاسفانه بخشی از این اقدامات هدایت شده است. هواداران باید عشق و علاقه خود به تیمهایشان را محترمانه به نمایش بگذارند. در دنیا هم بازیهای بزرگی مثل دربیهای مختلف انجام میشود و همه در کنار هم این بازیها را با لذت میبینند و در پایان نیز هرکسی پی زندگی خود میرود. ما هم اگر قرار است به فرهنگ خوبی در این زمینه برسیم باید این موضوع را الگو قرار دهیم.
اینکه ایرانی هستیم و ایران برایمان در اولویت است. اگر در یک ورزشگاه پرچمی باز میشود، اگر قصد و غرضی در کار نباشد، این موضوع ایرادی ندارد و در شرایط عادی اتفاق خاصی هم رخ نمیدهد اما خصومت و دشمنی در فوتبال ما خوب نیست.
به تیم ملی برسیم؛ اتفاقات خوبی در این چند هفته اخیر در فضای تیمملی فوتبال رخ نداد. از دعوای دوباره کیروش و برانکو تا سکوتی که در اردوی اخیر رسانهها را ناراحت کرده تا جایی که تیم ملی را در مقطعی تحریم کردند.
متاسفانه اتفاقات خوبی نیفتاد. هرچند کیروش توضیحاتی را داد اما میشد بهتر پیشبینی و پیشگیری کرد که این اتفاقات نیفتد. میشد از قبل تدبیر کرده و توضیح لازم را داد و دلایل سکوت را برشمرد و همین موضوع میتوانست از خیلی از مسائل بعدی جلوگیری کند.
در آن مقطع کیروش میتوانست دلایل سکوت خودش و ملیپوشان را برشمرده و سپس سکوت اردوی تیم ملی را فرا میگرفت و بعد هم این موضوع برای همه قابل قبول میشد. البته در مجموعه نابسامانی که هرکسی میخواهد از این آشفته بازار به نفع خودش استفاده کند، شاید این اتفاقاتی که افتاد خیلی هم غیرطبیعی نبود.
در دعوای کیروش و برانکو حق با چه کسی بود؟
دوست ندارم این اتفاقات بیفتد. فوتبال ما باید از مربیان بزرگ الگوبرداری کند. ما از مربیای که به این مملکت میآید، نمیخواهیم که فقط فوتبال یادمان بدهد. فقط کار فنی نباید کرد، چون ما مباحث رفتاری، فرهنگی و اخلاقی هم داریم که بر این اساس مربیان ما باید برحسب نیازهای خود از مربیان خارجی درس یاد بگیرند.
در هر صورت انتظار ما این است که مثل بازیکن خارجی که میگوییم باید بهترینها به ایران بیایند، مربی خارجی هم به همین شکل باشد و باید مربیای به ایران بیاید که از هر نظری بهترین است. نمیتوانیم بگوییم یکی مثل استوکس بازی خوبی انجام دهد اما رفتار خوبی نداشته باشد. مربیان خارجی هم باید خیلی از موارد را رعایت کنند و معتقدم ورود مربی خارجی به فوتبال ما باید آموزنده باشد.
اما پاسخ سوالمان را نگرفتیم!
برانکو سالها امتحانش را در فوتبال ما پس داده و تا قبل از اتفاقات اخیر او هیچ مشکلی نداشت و الان هم فکر میکنم او مشکلی ندارد. بحثمان فنی نیست بلکه رفتاری است چراکه از لحاظ فنی هم برانکو و هم کیروش و حتی شفر مربیان سطح بالایی هستند و فقط بحث رفتاری داریم.
متاسفانه از این لحاظ کیروش میتوانست خیلی بهتر از اینها در فوتبال ما رفتار کند. او قبلا چنین رفتاری را در جاهای دیگر هم داشته و اگر قبلا در جاهای دیگر چنین رفتاری را نپسندیدند، ما هم این رفتارها را نمیپسندیم. در صورتی که ایشان خیلی هم برای ما قابل احترام هستند.
یعنی سرمربی تیم ملی را در غائله به وجود آمده مقصر میدانید؟
به هر حال او باید یک مقدار رفتارهایش را تغییر دهد. هشت سال در فوتبال ما حضور داشته و فرهنگ کشور ما را میداند. یک نفر نمیتواند با 10 جبهه بجنگد و بگوید همه مقصر هستند.
گویا موضوع احیای پاس در حد حرف باقی ماند!
بله؛ متاسفانه همکاری لازم نمیشود. ما هم با وجود همه تلاشها و رایزنیهایی که میکنیم، میبینیم یک جایی این موضوع به نتیجه نمیرسد. در هر صورت ناامید نیستیم و امیدواریم دوباره یک روز تیم پاس به سطح اول فوتبال کشور باز گردد.