امباپه: چیزی تغییر نکرده، فقط کمی پیر شدهام!
دی اسپورت:کیلیان امباپه ستاره جوان پاریسنژرمن به مناسبت ۲۰ سالگیاش گفتوگوی جالبی با «لوپاریزین» انجام داده است.
به گزارش" دی اسپورت":کیلیان امباپه ستاره جوان پاریسنژرمن به مناسبت ۲۰ سالگیاش گفتوگوی جالبی با «لوپاریزین» انجام داده است.
کیلیان امباپه ۲۰ ساله شد؛ خلاقترین و بهترین بازیکن جوان دنیا که دنیای توپ گرد را تحت تأثیر قرار داده ۲ روز پیش ۲۰ ساله شد تا حالا فصل جدیدی از زندگی اش را آغاز کند. ۲۰ سالگی امباپه مطابق با انتظار بازتاب بسیار گستردهای در رسانههای فرانسوی داشت و تقریباً همه رسانهها بسته به موضوع به آن پرداختند. در این میان، اما روزنامه «لوپاریزین» گفتوگوی متفاوتی با کیلیان امباپه داشته که آن را از نظر میگذرانید.
*وقتی آدم ۲۰ ساله میشود چه چیزی تغییر میکند؟
۲۰ ساله شدن در زندگی من چیزی را تغییر نمیدهد. کمی پیر شدهایم، همین!
*تا الان کدام یک از تولدها در ذهنت حک شده؟
تولد ۱۴ سالگیام، زمانی که به یک مرحله تمرینی یک هفتهای در رئالمادرید رفتیم. این شانس را داشتم تا آنجا با زینالدین زیدان و کریستیانو رونالدو دیدار کنم. روز تولدم، حتی تمام بازیکنان رئالمادرید را دیدم. فوق العاده بود!
*دوست داری امسال چه هدیهای بگیری؟
اینکه بتوانم به همراه پاریسنژرمن در همین فصل لیگ قهرمانان اروپا را ببرم!
*تو الان ۲۰ سالگیات را جشن میگیری. وقتی آدم به این سن میرسد هنوز روحیه کودکی دارد؟
بله! همه در هر سنی کمی روحیه کودکی دارند. اصلاً ذات بشر اینطوری است. درباره من و شما هم صدق میکند. خب بله، من هم روحیه کودکی دارم، فکر میکنم این موضوع در بازیام، در شیوه چگونه بودنم و چگونه زندگی کردنم پیداست.
*الان جوانان زیادی هستند که تو را تحسین میکنند. اینکه برای آنها الگو باشی چه حسی دارد؟
عمیقاً مایه افتخار من است. من خودم تا همین چند وقت پیش جای آنها بودم. من هم کلی از بازیکنان فوتبال را تحسین میکردم. دوست دارم با بچههای کوچکتر در ارتباط باشم، لبخند پهن آنها را روی صورتشان ببینم. واقعاً این موضوع برای من خارق العاده است. ولی اینکه آدمی باشم که بقیه تحسینش میکنند، همزمان مسئولیتهای زیادی را هم به همراه دارد. باید تا آنجا که میتوانم در زمین و همچنین خارج از زمین فوتبال الگوی مناسبی برای بچهها باشم. این چالشی است که هر روز با آن سروکله میزنم.
*به نظرت جوانترها تو را چطور آدمی میبینند؟
اوووه، این را دیگر باید از آنها بپرسید! فکر میکنم من را یک آدم باحال توصیف کنند، نه؟ کسی که رؤیایش را تا آخر دنبال کرده و سعی میکند تا جای ممکن بیشترین افتخارات را به دست بیاورد.
*توصیهای هم برای آنها داری؟
نه، چون در این سن و سالها توصیهها و توصیهکننده را کمی دست میاندازند (لبخند میزند). آدم وقتی جوان است فقط انگیزه دارد از جوانی اش استفاده کند و خوش باشد. وقتی لحظاتی با بچههای کوچکتر وقت میگذرانم با آنها کلی شوخی میکنم. این موضوع قطعاً تأثیر بیشتری دارد تا بخواهم به آنها «بکن»، «نکن» بگویم.
*اولین باری که با اسطورهها و الگوهای ورزشیات دیدار کردی را به خاطر داری؟
من کلی الگو و اسطوره داشتم! قهرمانهایی مثل لبرون جیمز یا راجرفدرر. نوجوان که بودم طرفدار مطلق کریس رونالدو بودم، حتی ژستهایش را تقلید میکردم و میخواستم مثل او به توپ ضربه بزنم. کوچکتر که بودم این شانس را داشتم تا با بازیکنان تیم ملی فرانسه دیدار کنم؛ زینالدین زیدان و تیری آنری. آن موقعها خیلی به ورزشگاه میرفتم و برخورد کردن با بازیکنان در ذهنم ردپای مهمی میگذاشت.
*آن موقع که خیلی هم بچه بودی همین قدر به فوتبال علاقه داشتی؟
فکر میکنم این علاقه را همیشه درونم داشتم. به محض اینکه یک لباس جدید یا کفش فوتبال جدید میخریدم با همانها میخوابیدم. آنها را بالای تختم آویزان میکردم و آرزو میکردم بتوانم فردا گل بزنم. البته با اولین جامهایی هم که میگرفتیم میخوابیدم (می خندد).
*با کدام بازیکن که دیگر بازی نمیکند دوست داشتی بازی میکردی؟
زیدان، جواب این سؤال خیلی ساده بود! (زیر خنده میزند). مطمئناً همه فرانسویها چنین چیزی را میخواستند.
*تو الان خیلی در مرکز توجه هستی. چطور با این شهرت کنار میآیی؟
سعی میکنم زیاد به آن فکر نکنم؛ فکر میکنم تا الان که موفق شدهام (میخندد) چیزی که عجیب است اینکه حس نمیکنم کار شاقی انجام دادهام. مردم برعکس این را میگویند ولی من فقط دارم رؤیایم را زندگی میکنم. رؤیا و آرزویی که همیشه در زندگیام داشتم. میخواستم فوتبالیست شوم درست مثل بقیه که میخواستند در زمینههای دیگر موفق شوند. فوتبال خیلی مورد توجه رسانههاست، کلی طرفدار دارد و هیجان زیادی را در پی دارد ولی من حس نمیکنم آدم استثنایی باشم.
*دلت برای انجام چه کاری تنگ شده که این شهرت مانع از انجامش میشود؟
به خاطر شهرتم نیست ولی دلم بیشتر برای اینکه بتوانم اسکی کنم تنگ شده است. الان به خاطر رشته ورزشی که دارم نمیتوانم به پیست اسکی بروم. اسکی را از ۲ یا ۳ سالگی شروع کردم و تا ۱۵ سالگی هم انجامش دادم. آن موقعها خانوادگی به پیست اسکی میرفتیم. فوتبالم که تمام شد یک پیست اسکی برای خودم تنهایی میسازم! حالا البته برای خودم، دوستانم و خانوادهام.
*بیرون از فوتبال اوقات فراغتت را چطور سپری میکنی؟
دوست دارم بازیهای کامپیوتری را بازی کنم که اتفاقاً در این زمینه هم یک مبارز هستم. بچه که بودم با پدرم بازیهای ویدئویی بازی میکردم. پدرم هر بازی جدیدی که میرسید را به خانه میآورد. این روزها هم که بیشتر «NBA» بازی میکنم!
*دوست داری چه آرزویی برای تولدت کنند؟
آرزوی سلامتی و درو کردن کلی جام!
*فکر میکنی ۲۰ سال دیگر چه کاری میکنی؟
امیدوارم مربی باشم! پدر و عمویم ادامه مسیر را به من نشان دادهاند (هر دو در ردههای پایین مربیگری میکنند) و این حرفه برای من خیلی جذاب است. من عاشق زمین فوتبال هستم و دوست ندارم هرگز آن را ترک کنم.