به گزارش" دی اسپورت":مهدی مهدویکیا میگوید قرارداد مربیان باید طوری باشد که نتوانند وارد دعواهای رایج فوتبال ایران شوند.
دعوای کارلوس کیروش و برانکو ایوانکوویچ مدتهاست که یکی از مورد توجه ترین حاشیههای فوتبال ایران است. کیروش و برانکو هر چند وقت یک بار علیه یکدیگر موضع میگیرند اما مهدی مهدوی کیا به عنوان بازیکنی که سابقه سالها بازی در اروپا را دارد، میگوید قرارداد این مربیان باید طوری بسته میشد که نتوانند وارد این فضا و این دعواها شوند.
مهدویکیا که در حال انجام کارهای پایهای در فوتبال است و قصد دارد فوتبالیستهای نسلهای آینده ایران را تربیت کند، با خبرآنلاین درباره مسائل روز فوتبال و البته کارهایی که خودش انجام میدهد گفتوگو کرد.
*آقای مهدویکیا از آکادمی کیا شروع کنیم. مربی زیر 21 ساله های هامبورگ اینجاست و به بچه های آکادمی کیا تمرین می دهد. به نظر می رسد تصمیم شما برای بنا کردن فوتبال پایه شبیه به آنچه آنسوی مرز ها می بینیم جدی است. و هر روز هم تنها تر می شوید. آیا حقیقت دارد؟
تنها تر که نه [با خنده] یک کلاس آموزشی برای مربیان جوانی که از سراسر ایران آمده اند، تدارک دیده ایم. سرمربی تیم دوم هامبورگ، تیم زیر 21 ساله های هامبورگ این کلاس را برگزار می کند. هدف ما از این دوره ها انتقال تجربه به مربیان جوان است، اتفاقی که در فوتبال پایه در کشوری مثل آلمان رخ می دهد. همیشه دوست داشتم آنچه در آلمان یاد گرفته ام را به مربیان جوان ایرانی منتقل کنم. خدا را شاکریم که در آکادمی هم کار ها به خوبی پیش می رود.
*این بچه ها را چند وقت یک بار همراه با خودتان یا آکادمی کیا در محیط های خیلی خوب حضور دارند. فرصتی که برای مهدی مهدوی کیا و هم نسلانش اصلا وجود نداشته است. یکی از آرزوهای شما تبدیل شدن این بچه ها به لژیونر های فوتبال ایران است؟ هرچند که مشکلاتی هم در این مسیر وجود دارد. شما نمی توانید آن ها را به تیم های اروپایی منتقل کنید؟
هدف آکادمی کیا ارائه امکانات به استعداد های خوب سراسر کشور است تا استعدادشان شکوفا شود. در این چهار سال که کار را شروع کرده ایم تا حدودی در این کار موفق بودیم. دوست داشتیم خودمان را با آکادمی های بزرگ مقایسه کنیم. به همین دلیل هم سالی چند بار به اروپا رفته ایم تا بچه ها با تیم های بزرگ رقابت کنند.
مربیان خوبی بچه ها را آموزش داده اند و فکر می کنم در چند سال آینده نتیجه کار را خواهیم گرفت. اما همیشه دوست داشته ام این امکانات را به بچه های مستعد ارائه کنم. زمان ما این گونه نبود. زمانی که فوتبال را آغاز کردم آینده ای را برای خودم متصور نبودم اما الان ما استعداد ها را کشف می کنیم و می توانیم آینده روشنی را برای آن ها بسازیم. آنچه را که نیاز داریم در کنار تمرینات استاندارد به دست می آوریم.
اگر بازیکنی اینجا پیشرفت کند می توانیم شرایط خوبی را برای او ایجاد کنیم، با توجه به امکانات خوبی که داریم. یکی از هدف های اصلی ما پرورش این بازیکنان بوده است. کاری که واقعا سخت است. سرمایه گذاری در فوتبال ایران واقعا ضعیف است اما خدا را شکر شرایط را تا امروز به جلو برده ایم.
*اخیرا اتفاقی افتاد که بخشی از دغدغه های شما را برطرف کرد. اگر این بچه ها به تیم ملی راه پیدا کنند تا سی سالگی از خدمت سربازی معاف خواهند بود.
برای کسانی که می خواستند در فوتبال پایه سرمایه گذاری کنند، این مشکل بزرگی بود. چون شما بازیکنی را آموزش می دادید و درست زمانی که می خواستید از بهترین عملکرد او بهره ببرید، باید دو سال راهی خدمت سربازی می شد.
امیدوارم این قوانین به کسانی که خواهان سرمایه گذاری در فوتبال پایه هستند کمک کند. اگر این اتفاق رخ دهد به نفع فوتبالیست ها است. چون شما می توانید در آن باشگاهی که آموزش دیده اید کارتان را ادامه دهید و دیگران هم ترغیب می شوند تا کار را ادامه دهند.
*یعنی هنوز شامل حال شما نشده است؟ چون بچه های شما سنشان پایینتر از مشمولیت سربازی است؟
بله چون تیم نخست ما شامل بازیکنان زیر شانزده سال است.
*فکر می کنید اولین معجزه ای که باعث شود ما حسرت تیم های پایه ژاپن و کره را فراموش کنیم چه زمانی رخ خواهد داد؟
ما پروژه جدیدی را شروع کرده ایم. چند تا از بچه های ما در تیم های اروپایی مثل بایرن مونیخ و هامبورگ تمرین کردند تا سطحشان را بررسی کنیم اما طبق قوانین بین المللی، نقل و انتقالات فوتبالیست های زیر هجده سال غیرممکن است. با سرپیچی از این قوانین باشگاه های بزرگ اروپایی هم با محرومیت های طولانی مدت مواجه شده اند. ما می خواهیم آن هایی که واقعا استعداد دارند را راهنمایی کنیم تا نام آکادمی کیا هم بیشتر در اروپا حضور داشته باشد.
*خبری که اخیرا از شما منتشر شد و ما را هم خوشحال کرد، حضور شما در تیم زیر 21 ساله های هامبورگ بود. حالا در نزدیک ترین سطح به تیم اصلی هامبورگ هستید. از تیم زیر 16 ساله های هامبورگ شروع کردید و حالا اینجا هستید. به خاطر آن حجب و حیایی که از شما به یاد داریم، باور این که پیشرفت مهدی مهدوی کیا تا این سطح ادامه دار باشد سخت است. اما روزی که ایران را ترک کردید، شاید خودتان هم فکر نمی کردید اینقدر سریع به هامبورگ نزدیک و نزدیک تر شوید.
خب یکی از اهداف سرمربیگری بود. زمانی که در تیم جوانان ایران بودم و حتی زمانی که در باشگاه بانک ملی حضور داشتم، دوست داشتم مربیگری فوتبال را هم به خوبی آموزش ببینم. این علاقه در حد حرف نبود به همین دلیل به هامبورگ رفتم و تلاش کردم همه چیز را از ابتدا آغاز کنم.
سه سال با مربی اختصاصی کار کردم تا به تیم زیر 16 ساله هامبورگ راه پیدا کردم. حالا هم در تیم زیر 21 سال هستم. در این چند سال خیلی چیز ها یاد گرفته ام. خیلی اتفاقات را درون زمین نمی دیدم ولی به عنوان سرمربی چیز های جدیدی را مشاهده می کنم. امیدوارم این راه ادامه داشته باشد.
*یعنی از نسل طلایی 98 کسی را روی نیمکت خواهیم دید؟ فریدون زندی و الکساندر نوری هم وارد این حرفه شده اند.
همه زحمت می کشند. ما نسل سرمربی های جوان فوتبال ایران هستیم، برخی در لیگ برتر سرمربیگری می کنند. کار خیلی سختی است. شما باید تجربیات را داشته باشید تا دانش مورد نیاز را به آن اضافه کنید. من هم در تلاش هستم و امیدوارم نتیجه خوبی را به دست بیاورم.
*خیلی ها امیدوارند مهدی مهدوی کیا وارد فضای مدیریتی شود. ولی شما به مربیگری علاقه بیشتری دارید.
من در هر دو جهبه کار را جلو می برم. ولی مدیریت یک آکادمی فوتبال با 160 بازیکن در ایران کار ساده ای نیست. اگرچه همکارانم، برادرم و عوامل آکادمی کار اصلی را انجام می دهند و من از دور کار را کنترل می کنم ولی هیچ چیز قابل پیش بینی نیست. شاید روزی وارد مدیریت شدم.
*مسعود سلطانی فر، وزیر ورزش و جوانان هم پیشنهاد کار به شما داده بود؟ از پرسپولیس گذشتن سخت نیست؟
بله من هم پیشنهاد مدیریتی و هم پیشنهاد مربیگری در ایران داشتم. اما خب در آن برهه نمی خواستم در ایران فعالیتی داشته باشم. البته که من پرسپولیس را دوست دارم. عاشق این تیم هستم، تیمی که رویای کودکی من بود. من آنجا بازی کردم و هنوز هم هوادار پروپاقرص پرسپولیس هستم. اما فکر می کنم از مسیر های دیگری هم میتوانم به پرسپولیس کمک کنم.
*شاید فضا برای حضور مهدی مهدوی کیا در فوتبال ایران آماده نبود؟
نه اصلا اینطور نیست. خیلی ها با این پیشنهادات وسوسه می شوند اما من همیشه تصمیم هایی می گیرم که بعد ها بتوانم از آن ها دفاع کنم.
*الان که با هم صحبت می کنیم، حرف های فروش پرسپولیس مطرح شده است. پرسپولیس یا باید به مردم واگذار شود یا به یک شخص. یکی از بزرگترین پرسش ها در زمانی که به اروپا رفتی، این بود که درآمد انتقال مهدی مهدوی کیا دقیقا چه شد؟
نمیخواهم وارد آن بحث طولانی شوم. و البته که نمی دانم بستر واگذاری پرسپولیس در ایران فراهم است یا نه. اگر به بخش خصوصی واگذار شود و درست هم واگذار شود، هم به نفع فوتبال ایران است و هم به نفع پرسپولیس. خب پرسپولیس چگونه واگذار می شود؟
باید کسانی این فرایند را انجام دهند که کار را بلد باشند و در راس امور قرار بگیرند. اگر کسی در راس امور قرار بگیرد و مردم هم در واگذاری حضور داشته باشند، خب این بهترین اتفاق ممکن است. ولی هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است. [با خنده] ما درباره چی صحبت می کنیم؟
*علی پروین برای بازی مقابل پرسپولیس شما را دعوت کرده بود.
اتفاقا همان روزی که در تمرین پیشکسوتان پرسپولیس حضور داشتم، آقای کریم باقری به من پیشنهاد دادند. آقای برانکو هم استقبال کردند. من بخشی از بازی را به دلیل کار های آکادمی کیا از دست دادم ولی برای نیمه دوم رقابت حضور داشتم.
*در چند سال اخیر همیشه گفته ایم بهترین تیم ایران راهی جام ملت های آسیا می شود. در سال 2004 که یکی از بهترین تیم های ملی ایران را می دیدیم، تا پای فینال رفتیم ولی مقابل چین قربانی شدیم. حالا هم می گوییم این تیم هفت سال صدرنشین آسیا بوده است و چهار امتیاز از جام جهانی گرفته است. آیا این تیم به کابوس چهل و چند ساله ما پایان می دهد؟
من در جام ملت های آسیا 96، 2000، 2004 و 2007 حضور داشتم. دو دوره خیلی موفق داشتیم ولی دو دوره هم بدشانس یا ناکام بودیم. ما همیشه به عنوان یک مدعی که برای ارائه فوتبال زیبا راهی مسابقات می شود مطرح بوده ایم اما در مقاطعی مشکلات زیادی داشتیم.
سال 96 که خیلی بد شروع کردیم ولی با آن فوتبال زیبا مقابل عربستان و کره جنوبی نتیجه گرفتیم در نهایت در ضربات پنالتی باختیم. سال 2000 تیم فوق العاده ای داشتیم که هرگز با هم هماهنگ نشدند و قانون گل طلایی ما را مقابل کره جنوبی حذف کرد. 2004 نسل خوبی داشتیم، حق ما قهرمانی بود ولی اتفاقات بازی با چین رخ دادند. 2007 هم تیم خوبی داشتیم که در ضربات پنالتی حذف شد.
ما همیشه به عنوان یکی از کاندید های قهرمانی وارد مسابقات می شویم ولی ادامه کار و اتفاقات آن تاثیرگذار است. بعضی اتفاقات قابل پیش بینی نیست. نمی دانیم در یک هشتم نهایی با چه تیمی رقابت می کنیم، در نیمه نهایی با کدام تیم روبرو می شویم. ما به راحتی نمی توانیم قهرمانی را به دست بیاوریم. چین، استرالیا، امارات و قطر در حال سرمایه گذاری اند. نمی توانیم بگوییم ما قهرمانی را به دست می آوریم. این در فوتبال محال است.
*این تیم را در جام جهانی دیدیم. بعد از جام جهانی هم بازی خاصی نکرده ایم. احتمالا بستر تیم ملی همان تیم جام جهانی باشد و شاید برخی بازیکنان تغییر کنند. این تیم را چطور می بینید؟
من این تیم را تیم خوبی می بینم. من بازی مقابل اسپانیا را از نزدیک نگاه کردم. از نظر دفاعی با توجه به تاکید سرمربی تیم بر رویکرد های دفاعی، فوق العاده هستیم. تیم ایران این روز ها قوی است، تا بازی آخر جام جهانی گل نخوردیم.
در فاز هجومی هم تیم بهتری از جام جهانی برزیل بودیم. حریف های پیش رو ما مثل پرتغال و اسپانیا نیستند. ما با کشور های آسیایی مواجه هستیم و در چنین شرایطی خیلی هجومی تر بازی خواهیم کرد. امیدوارم تیم ملی نتیجه خوبی از بازی های هجومیاش بگیرد.
*این تیم باز بشود، می تواند با همان کیفیت هم دفاع و حمله کند؟ ما همیشه بازی های بسته ای را ارائه داده ایم.
این مورد را تیم ما زیاد تجربه نکرده است. چون تفکرات بیشتر دفاعی بوده است اما مقابل ازبکستان و تیم آفریقایی هجومی تر بازی کرده ایم. اما تیم ملی قطعا تمرینات زیادی برای این سبک بازی کرده است. در بازی های دوستانه پیش رو هم تمرینات زیادی خواهیم کرد. این مورد بستگی به تفکرات سرمربی تیم ملی دارد که تا چه حد میخواهد سبک بازی تیم ملی را باز کند. این که تصمیم بگیرد بازی را به نحوی کنترل کند که ابتدا گل دریافت نکند یا نه، به تفکرات سرمربی تیم باز می گردد.
*شما در چند وقت اخیر به روش اداره فوتبال ایران انتقادات زیادی کرده اید. توییت ها و مصاحبه هایی که شما را یکی از منصف ترین منتقدان فوتبال ایران تبدیل کرده است. هم مثبت فوتبال را گفته اید و هم منفی آن را. در گذشته بیشتر سکوت می کردید ولی از یک جایی تصمیم گرفتید از مشکلات فوتبال ایران هم بگویید.
من همیشه سعی می کنم با نگاهی منصفانه به قضایا نگاه کنم. من سال ها درفوتبال ایران بودم، در تیم ملی بودم و میبینم آنچه در فوتبال ایران است با استاندارد های جهان فاصله زیادی دارد. وقتی یک بازیکن، یک مربی یا کسی که مسئولیتی در تیمی دارد به خبرنگار ها توهین می کند، باید یک عذرخواهی رسمی انجام دهد. من چنین چیزی را تنها در ایران دیده ام. چند روز پیش فرانک ریبری، بازیکن بایرن مونیخ، پس از بازی از هموطن خودش عصبانی شد.
چون او در مصاحبه اش گفته بود ریبری روی دو گل حریف مقصر بوده است. ریبری به دلیل این مصاحبه با هم تیمیاش درگیری فیزیکی پیدا می کند ولی صریح هم به باشگاه اعلام می کند چنین اتفاقی رخ داده است. باشگاه هم سریعا آن را تایید می کند و بدون اینکه تلاشی برای مخفی کردن آن کند، باشگاه بایرن مونیخ و فرانک ریبری عذرخواهی رسمی خود را منتشر می کنند و ماجرا به پایان می رسد.
اما در کشور ما یک سری اتفاقات رخ می دهد که هیچ عذرخواهی برای آن انجام نمی شود. چیزی برخلاف فوتبال جهان. وقتی از بیرون به این قضایا نگاه می کنیم احساس می کنیم بعضی چیز ها در این مملکت سر جای خودشان نیستند. به خاطر همین بعضی مواقع واکنش نشان می دهم.
*شما از واژه «ابو دلال» استفاده کردید. آیا شخص خاصی مدنظر شما بود؟ تفاسیر متعددی برای آن عبارت وجود دارد. آیا با کارلوس کیروش مشکلی دارید؟
من با آقای کارلوس کیروش هیچ مشکلی ندارم. مربی خوب و موفقی که در فوتبال ایران تاثیرگذار بوده است. اما برخی برخورد های ایشان جالب نبوده است. نگاه بالا به پایینی که می توانست کمی بهتر باشد. من از برخی برخورد های شخصی ایشان انتقاد کرده ام وگرنه از نظر فنی ایشان بسیار موفق بوده اند.
خیلی ها هم از من انتقاد کرده اند. انتقادی که سازنده باشد را پذیرفته ام. این یک چیز طبیعی است. در همه جای دنیا وجود دارد. بعضی اتفاقات در فوتبال ایران رخ می دهد که هیچ شباهتی با فوتبال دنیا ندارد. ما تیم نخست آسیا هستیم و در جام جهانی هم حضور داشته باشیم. بعد یک سری تیم ها برای بازی با تیم ملی ایران ارقام هنگفتی را طلب می کنند.
واقعا به آدم فشار می آید که در چنین شرایطی باید این مبالغ را هم هزینه کند! این یک مقدار اذیت کننده است. این یک نظر شخصی است. با یک تیم ضعیف بازی کنیم و این همه پول بدهیم؟ می توانستیم این پول را جای دیگری هزینه کنیم و بازی بهتری انجام دهیم. این نظر شخصی من است، نظر شخصی سرمربی تیم ملی هم قابل احترام است. نظر همه قابل احترام است.
*اگر مهدی مهدوی کیا رییس فدراسیون فوتبال باشد، اجازه می دهد در جایی که کار می کند سرمربی تیم ملی و دو باشگاه بزرگ لیگ فوتبال تا این حد با هم درگیر باشند؟ این حجم از جنجال را تحمل می کند؟ سیاست گذاری ها نباید جلوی این اتفاق ها را بگیرد؟
سیاست گذاری ها باید به گونه ای باشند که چنین اتفاقی رخ ندهد. در همان اتفاق اول اگر یک برخورد شدید می شد، این موضوع تمام شده بود. در آلمان، آقای فن خال سرمربی بایرن مونیخ بود. کاپیتان آن روز های بایرن مونیخ پس از یکی از بازی ها مصاحبه کرد و از سبک بازی تیم و تاکتیک های فن خال ابراز نارضایتی کرد. فردا صبح باشگاه او را اظهار کرد. به او هشدار داده شد که حق صحبت درباره سرمربی تیم را ندارد.
این یک مثال ساده بود. وقتی مربی تیم ملی یا مربی باشگاه می خواهد یک تنش بزرگ برای فوتبال درست کند، فدراسیون باید با یک برخورد جدی این جنجال را تمام کند. قرارداد ها باید به گونه ای باشد که سرمربی ها وارد این قضایا نشوند یا با یک جلسه هماهنگی مشکلات برطرف شود. دو تیم استقلال و پرسپولیس برای مردم ما اهمیت دارند و تعامل سرمربی این دو تیم با سرمربی تیم ملی می توانست شرایط تیم ملی را بهتر کند.
این مشکلات به حدی زیاد شده که حالا هواداران استقلال و پرسپولیس هم سر این قضیه با یکدیگر درگیر شده اند. این بحث ها همیشه در فوتبال بوده و هیچ وقت هم کمکی به فوتبال ایران نکرده است.
*واقعا جانی اینفانتینو از شما پرسید چرا تیم ملی ایران اینقدر دفاعی بازی می کند؟
پس از بازی مقابل اسپانیا اینفانتینو را در جایگاه ویژه دیدم. در همان لحظات آخر که ما هجومی تر بازی کرده بودیم و گل هم زدیم که آفساید اعلام شد، رییس فیفا با من صحبت کرد. او گفت چرا از اول هجومی و رو به جلو بازی نکردید؟ در واقع او می خواست از تیم ملی ایران تعریف کند، که چرا ما از ابتدا اینگونه بازی نکرده ایم.
من هم گفتم این تاکتیک و ایده سرمربی سرمربی تیم ملی بود که اول نمی خواهد گل بخورد و سپس به گلزنی فکر می کند. او اصلا نمی خواست انتقادی از فوتبال ایران کند. اتفاقا رییس فدراسیون فوتبال اسپانیا از بازی تیم ملی کشورش عصبانی بود.