پرسپولیس و چالش بیثباتی پس از موفقیت
دی اسپورت:تا قبل از دهه 70، کسی حساسیتی روی دوقطبیبودن فوتبال ایران نداشت و قهرمانیهای پیاپی سرخابیها کسی را اذیت نمیکرد.
به گزارش" دی اسپورت":تا قبل از دهه 70، کسی حساسیتی روی دوقطبیبودن فوتبال ایران نداشت و قهرمانیهای پیاپی سرخابیها کسی را اذیت نمیکرد.
تا قبل از دهه 70، کسی حساسیتی روی دوقطبیبودن فوتبال ایران نداشت و قهرمانیهای پیاپی سرخابیها کسی را اذیت نمیکرد. پرسپولیس بعد از کوچ دستهجمعی بازیکنان شاهین به این تیم بالوپر گرفت و به یکباره تبدیل به یکی از پرطرفدارترین تیمهای ایران شد و به کمک همان روحیه قهرمانطلبی شاهین توانست در فوتبال ایران تبدیل به یکی از پاهای ثابت کسب عنوان قهرمانی شود و حتی تغییر نام این تیم به پیروزی هم تاثیری در محبوبیت این تیم نگذاشت.
همزمان تاج هم بهعنوان یک مدعی نقش پررنگی در قهرمانیها داشت و بعد از انقلاب هم این روند را با نام استقلال دنبال کرد تا فوتبال ایران عملا به سمت دوقطبیبودن پیش برود. با وجود تیمهای قدرتمندی همچون پاس، تراکتورسازی، سپاهان و... بازهم این پرسپولیس و استقلال بودند که برای کسب عنوان قهرمانی میجنگیدند و توانسته بودند استخوانبندی تیم ملی را هم از آن خود کنند.
پرسپولیس قهرمانیهایش را از همان ابتدا و با هدایت افرادی همچون مرحوم پرویز دهداری، آلن راجرز، بیوک وطنخواه و مرحوم محراب شاهرخی، یکبهیک به دست آورد و نایبقهرمانیهایی نیز در این بین از آن خود کرد. اما اوجگیری این تیم در دهه 60 با هدایت علی پروین کمکم این داستان را به وجود آورد که چرا فوتبال ایران باید از آن یک یا دو تیم باشد. حتی قهرمانی پاس در ایران و آسیا هم نتوانست این فکر را از سر متولیان ورزش خارج کند. بد نیست نگاهی به وقایعی بیندازیم که نشان میدهد چنین تفکری بر فضای فوتبال و ورزش ما حاکم بوده است.
دهه 70 و آغاز پروژه خروج!
پرسپولیس پیش از انقلاب و در سالهای ابتدایی انقلاب با هدایت مرحوم دهداری (یکبار)، آلن راجرز (دوبار)، بیوک وطنخواه (یکبار) و مرحوم محراب شاهرخی (یکبار) طعم شیرین قهرمانی را چشیده بود. بعد از خروج شاهرخی از پرسپولیس که به شکل عجیبی رخ داد و خیلیها همین اتفاق را سرآغاز ناراحتی و غم بزرگ و درنهایت مرگ این چهره سرشناس پرسپولیس میدانستند، هدایت کار برعهده علی پروین قرار گرفت.
پروین که از محبوبیت ویژهای برخوردار بود، توانست پرسپولیس را با کمترین امکانات به قهرمانیهای پیاپی برساند. پرسپولیس با پروین که لقب سلطان را از هوادارانش به دست آورده بود، از سال 61 تا 69، به 6 عنوان قهرمانی در باشگاههای تهران دست یافت. او دوبار هم پرسپولیس را در جامحذفی تهران قهرمان کرد و البته این تیم را به مقام قهرمانی جامحذفی ایران رساند و در سال 90 همزمان که تیم ملی ایران را قهرمان بازیهای آسیایی پکن کرد، توانست پرسپولیس را هم یکبار به مقام قهرمانی و یکبار نایبقهرمانی جام در جام باشگاههای آسیا برساند.
پروین که در اوج قدرت بود، به یکباره و پس از ناکامی تیم ملی در مسابقات مقدماتی جامجهانی 1994 آمریکا نهتنها از کار برکنار شد بلکه توسط صفیزاده، رئیس وقت فدراسیون فوتبال از همه فعالیتهای ورزشی منع شد و حتی اجازه ورود به ورزشگاهها را نداشت!
پرسپولیس در فصل 72 با هدایت درخشان، پنجعلی و ناصر محمدخانی در روز آخر مسابقات با شانس نایبقهرمان شد اما در فصل بعد پس از درگیری رخ داده در دربی آن سال با محرومیت روبهرو و درنهایت چهارم شد. در آن سالها این ناکامی به مذاق خیلیها خوش آمده بود؛ چون تیمی غیر از پرسپولیس و استقلال(سایپا) توانسته بود قهرمانی را از آن خود کند.
استانکو ماندگار شد تا پروین برگردد!
پرسپولیس لیگ 74 را با بازیکنان جوان و یورگن گده آلمانی آغاز کرد اما ناکامیهای تیم همچنان ادامه داشت. امیر عابدینی، مدیر وقت گده را کنار گذاشت و باز هم یک مربی خارجی را برای تیمش انتخاب کرد تا طرفداران چند آتشه پروین را همچنان راضی نگه دارد. اینبار مرحوم استانکو هدایت تیم را برعهده گرفت و توانست با بازیهای حسابگرانه این تیم را با اختلاف از بهمن صدرنشین به مقام قهرمانی برساند.
پرسپولیس دوباره اوج گرفته بود و بازهم پای بازیکنان بزرگ به این تیم باز شد. استانکو فصل بعد تیم را تا زمان حضورش در تیم ملی هدایت کرد و بعد از تیم جدا شد و درخشان کار او را به اتمام رساند تا تیم دوباره قهرمان شود. فصل بعد فشردگی بازیهای آسیایی پرسپولیس این تیم را رسما از لیگ بیرون فرستاد تا فصل بعد علی پروین به تیمش بازگردد و اینبار جای درخشان را بگیرد. بازگشت پروین با قهرمانیهای پرسپولیس همراه بود تا موعد جنگ سهام رسید!
ورود سازمان ورزش و آغاز ناکامی!
سازمان ورزش با اسپانسر وقت پرسپولیس بر سر مالکیت درگیر شد و درنهایت مالکیت این تیم را براساس رای دادگاه دریافت کرد. پرسپولیس آخرین قهرمانیاش را با علی پروین در اولین دوره لیگ برتر به دست آورد و بعد از آن داستان قهرمانیهای پیاپی این تیم به پایان رسید. پروین، عابدینی، میرزایی و محلوجی کنار رفتند و غمخوار آمد اما انتخابهای او به پرسپولیس هیچکمکی نکرد.
غمخوار رفت و خطیب آمد و او هم نتوانست برای پرسپولیس کاری کند. بعد نوبت به محمدحسن انصاریفرد رسید که او نیز با آری هان و دنیزلی هرچه کرد نتوانست به ناکامی پرسپولیس پایان دهد. طرح خروج فوتبال از حالت دوقطبی و تکقطبی درحال اجرا بود و ظاهرا عدهای هم از ناکامی پرسپولیس و استقلال و کامیابی تیمهای دیگر خوشحال بودند.
قطبی و کاشانی مزد قهرمانی را گرفتند!
نوبت به حبیب کاشانی رسید که مدیریت تیم را برعهده بگیرد. او پای افشین قطبی را به فوتبال ایران باز کرد و این مربی با شعار دل شیر تیم پرستارهاش را بهرغم کمشدن امتیازاتش توسط فیفا بازهم به قهرمانی رساند تا بعد از سالها ناکامی، هواداران این تیم به اوج خوشحالی برسند! دقیقه 97 بازی با سپاهان هنوز از یاد هواداران سرخ نرفته. اما آخر فصل به یکباره با کاشانی خداحافظی شد و قطبی هم در ابتدای فصل بعد چارهای جز خروج از تیم نداشت. ظاهرا همان یک قهرمانی برای پرسپولیس کافی بود و کاشانی و قطبی هم درنهایت مزد زحمت قهرمانی را گرفتند!
برکناری دایی بعد از دو قهرمانی
پرسپولیس بعد از این قهرمانی دیگر در لیگ ایران قهرمان نشد اما در جامحذفی دوبار پیاپی به مقام قهرمانی رسید. آنهم با علی دایی. حبیب کاشانی روی کار آمد و دایی را جانشین کرانچار کرد و توانست با او در جامحذفی دوفصل پیاپی قهرمان شود. آخر فصل دایی و کاشانی با هم اختلاف پیدا کردند و بعد از تغییر مربی و روی کار آمدن حمید استیلی ناکامیها شروع شد و درنهایت کاشانی هم برکنار شد! دایی هم فرصت نکرد در قهرمانی حذفی هتتریک کند.
موفقیتهای برانکو و ادامه بیثباتی مدیران!
با روی کار آمدن برانکو در پرسپولیس شاهد بیشترین تغییر مدیریتی در این تیم بودیم. برانکو با نژادفلاح آمد و زمان مدیریت علیاکبر طاهری تیمش را اول نایبقهرمان و سپس قهرمان لیگ و سوپرلیگ کرد! اما طاهری باید برکنار میشد چون میگفتند مشکلات زیادی در مدیریتش بوده است. گرشاسبی روی کار آمد و پرسپولیس بازهم قهرمان لیگ و سوپرلیگ شد و اینبار نایبقهرمانی آسیا را هم به لیست افتخاراتش اضافه کرد اما بنابر قانون بازنشستگی، گرشاسبی هم باید میرفت.
قانونی که برای تیمهای دولتی بود و پرسپولیس فقط اسم دولتیبودن را با خود یدک میکشید و خبری از بودجه دولتی برایش نبود! حالا ایرج عرب روی کار آمده و پرسپولیس هنوز مدعی قهرمانی است. معلوم نیست اگر این تیم به سومین قهرمانی پیاپیاش برسد، چه داستانی برای برانکو و مدیریت باشگاه به وجود میآید.
ظاهرا هرکس یک یا نهایتا دوبار حق قهرمانکردن تیم را پس از پایان اقتدار علی پروین در این تیم دارد، چه مدیر باشد و چه مربی. باید صبر کنیم و ببینیم درنهایت اینبار چه اتفاقی برای برانکو و عرب (شاید یک مدیر دیگر!) خواهد افتاد.