به گزارش «دی اسپورت»؛یکی از بازیکنانی که همیشه با حرکات خاصش در ذهن اهالی والیبال میماند. خوشحالیهای او از یاد تماشاگران نمیرود. او سالهای پر فراز و نشیبی را در والیبال گذراند و امسال تصمیم گرفت به سری آ برود و کارش را در آنجا ادامه دهد.
مجتبی میرزاجانپور، دریافت کننده ملیپوش تیم والیبال کاستلانا امسال باوجود اینکه تیمش شرایط خوبی در جدول ردهبندی ندارد عملکرد انفرادی بسیار خوبی داشته و در اکثر بازیهای تیمش جز برترینها بود. او که بازیهای آسیایی را به تصمیم کولاکوویچ از دست داده بود حالا کوهی از انگیزه است تا برگردد و جایش را در تیم ملی پس بگیرد.
در آستانه نوروز به سراغ وی رفتیم و مصاحبهای با وی انجام دادیم. متن گفتوگوی مجتبی میرزاجانپور را در ادامه میخوانید:
از شرایط خودت و تیمت بگو...
شرایط تیم در اول فصل خوب بود، حتی اولین بازی ما مقابل تیم قدرتمند مودنا بود که ما این بازی را با نتیجه نزدیک 3 بر 2 واگذار کردیم، اما رفته رفته شرایط تیم با باختهایی که با نتیجههای نزدیک رقم خورد بحرانی شد و بازیکنان روحیه خود را از دست دادند.
مسئولان باشگاه هم از شرایط ناراضی بودند و در نهایت کمکم اوضاع بدتر شد. حالا که به پایان فصل هم نزدیک میشویم اکثر بازیکنان مصدوم هستند حتی سرعتیزن تیم در حال حاضر در پست پشتخط که پست تخصصی او نیست بازی میکند. در اواسط فصل بود که پشتخط زن تیم از جمع ما جدا شد و پشت خط زن دوم هم از اول فصل مصدوم بود و در کل تیممان شرایط جالبی ندارد.
تا اینجای کار از عملکرد خودت در این فصل راضی بودی؟
با تمام شرایطی که تیم دارد، من از عملکرد خودم با توجه به اولین فصل حضورم در لیگ ایتالیا راضی هستم. مربیان، مسئولان و هواداران از من راضی هستند و من را خیلی دوست دارند. در اولین سال لژیونر شدنم تجربیات بسیار زیادی کسب کردم که امیدوارم در ادامه بتوانم به خوبی از آنها استفاده کنم.
برای بازیهای آسیایی اندونزی از سوی کولاکوویچ به اردوی تیم ملی دعوت نشدی، اما این روزها عملکردت در سری آ عالی بوده و به نظر میرسد ایگور نتواند به راحتی از نامت بگذرد؟
من همیشه برای پوشیدن پیراهن تیم ملی و کمک به کشورم تلاش میکنم، اما در آن زمان به اردو دعوت نشدم. من همیشه به انتخاب کادر فنی احترام میگذارم و همیشه برای تیم ملی کشورم آرزوی موفقیت میکنم. شک نداشته باشید که همیشه برای پوشیدن پیراهن تیم ملی انگیزه دارم و دست از تلاش برنمیدارم. من هر سال از لیگهای خارجی پیشنهاداتی داشتم، اما امسال تصمیم گرفتم که در یک لیگ خارجی بازی کنم که بتوانم تجربههای جدیدی کسب کرده و سطح خودم را ارتقا دهم. امسال هم مثل همیشه آماده هستم تا به تیم ملی کشورم کمک کنم. آرزوی قلبی من همیشه موفقیت تیم ملی کشورم و شادی مردم ایران است.
فکر میکنی بتوانی برگردی به تیم ملی و جای خودت را پس بگیری؟
بله؛ من تمام تلاشم را میکنم تا کادر فنی از من راضی باشد و به تیم ملی کشورم کمک کنم. من مرد روزهای سخت هستم. یک پسر مازندرانی هیچ وقت دست از تلاش برنمیدارد.
عملکرد تیم ملی در سال 97 چطور بود؟
من بازیکن هستم و سرباز تیم و کشورم محسوب میشوم. نقدعملکرد تیم ملی برعهده کارشناسان خبره والیبال است.
نظرت در مورد عملکرد احمد ضیایی چیست؟
هر کسی که در پست ریاست فدراسیون قرار میگیرد، تمام تلاشش برای ارتقا وضعیت والیبال. آقای ضیایی هم تلاش خود را کرد.
نظرت در مورد مربیگری ایگور کولاکوویچ چیست؟
تاکید میکنم که من بازیکن و سرباز تیم ملی هستم. بررسی عملکرد تیم و کادر فنی برعهده فدراسیون و کارشناسان است.
از چه زمانی به بعد مربی تیم ملی باید ایرانی باشد؟
ما در ایران مربیان بسیار خوبی داریم که قطعاً هر زمان فدراسیون صلاح بداند از حضور آنها استفاده خواهد کرد. من شک ندارم که مربیان ایرانی میتوانند جز بهترینهای جهان باشند، چون توانایی بالایی دارند.
توقعت از رئیس آینده فدراسیون چیست؟
در گام اول رئیس آینده باید بتواند لیگی پویا راهاندازی کند و اسپانسرهای خوبی جذب کند تا در لیگ برتر تیمداری کنند. توجه به تیمهای پایه هم از دیگر مواردی است که رئیس آینده باید آن را مد نظر داشته باشد تا در نهایت تیم ملی قدرتمندی داشته باشیم. در نهایت توقعام این است که ریاست برپایه عدالت باشد.
اگر به عقب برگردی، باز هم ورزش والیبال را انتخاب میکنی؟
من والیبال را خیلی دوست دارم، اما شاید اگر به عقب برگردم دروازهبان فوتبال شوم!
تلخترین و شیرینترین اتفاق سالهای ورزشت چه بوده؟
تلخترین اتفاق برای من خط خوردن از تیم ملی در زمان مربیگری ولاسکو برای حضور و گرفتن سهمیه المپیک بود. همچنین فینال مسابقات نوجوانان جهان در صربستان که 2 بر صفر از حریف پیش بودیم و در نهایت 3 بر 2 باختیم هم از دیگر اتفاقات تلخ برای من محسوب میشود.
شیرینترین اتفاق هم برای من گرفتن سهمیه المپیک و کسب نخستین مدال جهانی والیبال با ایستادن روی سکوی سومی رقابتهای جهانی ژاپن بود.
اگر فرصت تصحیح داشتی، کدام اشتباه را مرتکب نمیشدی؟
قطعاً پیشنهادهایی که از لیگهای خارجی داشتم را رد نمیکردم و در همان زمان آنها را میپذیرفتم، یعنی زودتر به لیگهای خارجی میآمدم.
بهترین برد و موفقیت و بدترین شکست و ناکامیات چه بوده؟
بهترین برد برای من در مسابقات لیگ جهانی با مربیگری کواج به میزبانی تهران بود که از لهستان 2 بر صفر عقب بودیم و من حالم بد شد و از زمین خارج شدم. شرایط سختی داشتم و حتی نفس کشیدن هم برای سخت شده بود. بعد از اینکه حالم بهتر شد به بازی برگشتم و در نهایت 3 بر 2 پیروز شدیم. البته ناگفته نماند که بهتر شدن حالم را مدیون دکتر افروزی بودم. بعد از آن پیروزی سخت هیاهو و هیجان زیادی در سالن 12 هزار نفری شکل گرفت که حس خیلی خوبی به من داد.
در مورد بدترین شکست هم باید بگویم که همیشه باخت حال آدم را میگیرد و آدم حس بدی پیدا میکند، اما زمانهایی که به اردوی تیم ملی دعوت نمیشوم و یا خط میخورم، بدترین شکست برای من است.
دوست داشتی جای کدام ورزشکار بودی؟ کدام ورزشکار الگوی تو بوده؟
ماتی کایزسکی، بازیکن تیم ملی والیبال بلغارستان الگوی من بوده و خیلی سبک بازی او را دوست دارم.
دوستان ورزشکار غیروالیبالی هم داری؟
بله؛ مهرداد طهماسبی (فوتبالیست)، مهدی اسماعیلی (بسکتبالیست)، محسن بنگر (فوتبالیست)، مرتضی پورعلی گنجی (فوتبالیست) و جاسم دلاوری (بوکس) از جمله دوستان غیر والیبالی من هستند.
استقلالی هستی یا پرسپولیسی؟
آبی و قرمز فرقی نمیکند، اما استقلالیام! (با خنده)
آخرین فیلمی که دیدی و کتابی که خواندی و موزیکی که گوش دادی؟
آخرین کتابهایی که خواندم چهار اثر از فلورانس اسکاول شین بود. اخیراً چند فیلم خارجی هم دیدم که اکولایزر 1 و 2 از جمله آنها بود. در مورد موسیقی هم باید بگویم که تقریباً تمام لحظات زندگی من با موزیک میگذرد. عاشق موسیقی هستم و همه مدل آهنگی هم گوش میکنم؛ البته مازندرانی بیشتر!
ستاره محبوب تو در سینما و موسیقی چه کسی است؟
به نظر من بدون شک چهرههایی مانند شهاب حسینی و پرویز پرستونی و مهدی سلطانی از ستارههای سینمای ایران محسوب میشوند. در موسیقی هم نفراتی همچون محسن ابراهیمزاده، محمد علیزاده، احسان خواجه امیری و علی زندوکیلی را میپسندم.
خودت را به یکی از سینهای هفت سین تشبیه کن؟!
سبزه! چون همیشه با نشاط، سرزنده و خوشحال هستم.
اگر قرار باشد کشوری به غیر از ایران را برای زندگی انتخاب کنی، کدام کشور انتخاب توست؟
من عاشق ایرانم و غیر از ایران جای دیگری نمیتوانم زندگی کنم. من عاشق ایران و مردم کشورم هستم.
کدام کشور دنیا را دوست داری ببینی؟
سوئیس.
مهمترین آرزوی زندگیات چیست؟
آرزوی قلبی من این است که زندگی مردم کشورم پر از آرامش و سفرهای مردم رنگی باشد. امیدوارم همه به آرزوهای دلشان برسند و حال دل همه خوب باشد. دلم میخواهد مردم ایران دغدغه مالی نداشته باشند و بتوانند در بهترین شرایط زندگی کنند.
اگر قرار باشد یک نفر را در این دنیا حذف کنی، چه کسی خواهد بود؟
آدمهای دروغگو را حذف میکردم، چون از دروغ متنفرم و خط قرمز زندگی من است.
اگر قرار باشد برای زندگی به یک جزیره یا یک سیاره دیگر بروی و یک نفر را با خود ببری، انتخابت چه کسی خواهد بود؟
چه سوال سختی! من با هم قطار و همسفر زندگیام یعنی همسرم میرفتم.
علت خوشحالیهای خاصت چیست؟
من بازیکنی هستم که هیجان بالایی دارم و تمام این حرکات و خوشحالیهای من در حین بازی کاملاً اتفاقی است. حتی گاهی اوقات بعد از هر بازی که فیلم خودم را میبینم، خندهام میگیرد! ولی واکنشهایم واقعاً در آن لحظه آنی است و من به خاطر خوشحالیهایم خیلی معروف شدم، چون گاهی اوقات که مردم من را میبینند حرکات من را اجرا میکنند و میگویند که این حرکات را دوست دارند.
مهمترین نکتهای که از ولاسکو یاد گرفتی چه بود؟
شاید این جمله تکراری باشد، اما واقعیت محض است که ولاسکو تنها یک مربی نبود، بلکه یک روانشناس خبره بود که به تیم خیلی کمک میکرد. او به من جنگندگی و تلاش تا لحظه آخر را یاد داد.
چقدر به ظاهر خودت اهمیت میدهی؟
بستگی به جایی دارد که میخواهم بروم، اما در کل آدمی نیستم که زیاد جلوی آیینه باشم در عین حال آدم تمیز و مرتبی هستم.
سال پیشرو را چطور میبینی؟
امیدوارم که با شروع سال جدید مشکلات کم شود و همه در آرامش باشند. دوست دارم که دل مردم شاد و سفرهایشان رنگی باشد. امیدوارم آرزوها فقط آرزو نباشد و تبدیل به حقیقت شوند. دلم میخواهد دروغ کم و در مقابل مهر و محبت زیاد شود. انشالله عدالت حقیقی در همه جا جاری شود.
نظرت را درمورد اسامی و کلمات زیر بگو:
والیبال: توپ رنگیرنگی که همه را به هیجان میآورد، تصمیم در لحظه و امتیاز در سه حرکت
ست پنجم: استرس، هیجان، اگه برنده باشی خوشحالی بیاندازه
ویدئوچک: سرنوشتساز، کمک به موقع
تایم اوت: نفس عمیق، کمک مربی
داورزنی: مدیر خوب و زحمکتش والیبال
ستکوویچ: پایه والیبال، جنگنده نباشی کتک میخوری!
ولاسکو: متفکر، روانشناس
سامان فائزی: ساده و مهربان
سعید معروف: متفکر، صبور و دلسوز
ایگور کولاکوویچ: با وقار و مهربان
خوشخبر: پدر، دلسوز، صبور، مهربان، عشق بازیکنان
آمل: شهری که دوستش دارم، مردمان محترم و عزیز
تیم ملی: تلاش، صبر، سختی، جنگندگی
المپیک: مهمترین رویداد، آرزوی هر ورزشکار