حالا به واسطه گل 40متریاش به بوریرام باز هم نام آندو بر سر زبانها افتاده و نقل محافل رسانهای شده است. فرصتی دست داد تا به بهانه گل زیبای آندو با وی درباره شرایط فعلیاش، آن گل تاریخی، آخرین وضعیت استقلال و تیم ملی به صحبت بپردازیم. آندو در حالی که آماده یک تمرین سخت میشد دقایقی با «فرهیختگان» به گفتوگو نشست که در ادامه میخوانید.
کم پیدایی. این روزها مشغول چه کاری هستی؟
بعد از جدایی از گسترش، تمریناتم را مرتب دنبال میکنم و در شرایط آمادگی خوبی هستم و انشاءالله فصل آینده با یک انتخاب خوب دوباره به فوتبال باز خواهم گشت.
گلت بهعنوان بهترین گل لیگ قهرمانان آسیا انتخاب شد، نظرت چیست؟
ابتدا باید از شرایط استقلال در آن برهه زمانی صحبت کنم. این تیم در آن زمان بهترین شرایط برای قهرمانی آسیا را داشت و با مهرههای خوبش میتوانست در قاره کهن حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد و بازی با بوریرام هم یکی از بازیهای تاریخی این تیم در لیگ قهرمانان آسیا به شمار میرود. در واقع آن زمان بهترین تیم آسیا بودیم و استحقاق قهرمانی را داشتیم که درنهایت این امر محقق نشد.
از این دیدار چیزی به یاد داری؟
مسابقه رفت را یک بر صفر با گل خسرو پیروز شدیم، هرچند میشد پرگلتر بازی را ببریم. در بازی برگشت هم بازی دست ما بود اما حریف به گل رسید و در ادامه حنیف گل مساوی را زد. هوای شرجی و گرمی بود و کار کمی سخت شده بود اما درنهایت خدا را شکر با گلی که زدم 2 بر یک بردیم و بهعنوان تیم برتر راهی نیمهنهایی شدیم.
و گلی که بهترین گل باشگاهی آسیا شد.
با نتیجه تساوی هم راهی نیمهنهایی میشدیم اما در دقیقه 91 و بعد از اینکه توپ به من رسید، دیدم شرایط شوتزنی مهیاست و توانستم با یک شوت دقیق و فنی از فاصله دور برای تیمم گلزنی کنم تا استقلال با پیروزی به جمع چهار تیم برتر آسیا راه پیدا کند.
هواداران هم نقش پررنگی در انتخاب این گل داشتند؟
دستشان درد نکند، دست آنها را به گرمی میفشارم. این افتخار برای فوتبال ایران است و از همه آنهایی که به این گل بهعنوان یک گل ایرانی و استقلالی رای دادند تشکر میکنم. در واقع مردم و هواداران به گل خودشان رای دادند تا این افتخار هم در کنار سایر افتخارات استقلال برای این تیم در کلکسیون افتخاراتش به ثبت برسد. خوشحالم که این گل دوباره نام استقلال را در آسیا زنده کرد و امیدوارم این تیم بتواند به زودی به شرایط خوبش بازگشته و دوباره آقای آسیا شود.
حرکتی که در قبال آن پروانه انجام دادی شاید بیشتر از گلت در آن برهه زمانی بازتاب داشت و خیلیها به آن حرکت بیشتر پرداختند.
آن اتفاق و نجات پروانه برای بعد از گل حنیف بود و به اشتباه رسانهها نوشتند که ابتدای بازی این کار را انجام دادم. با توجه به شرایط آب و هوایی منطقه جنوبشرق آسیا و شرجی بودن هوا حضور چنین حشراتی در زمین بازی طبیعی بود و من هم اتفاقی آن پروانه را نجات دادم و نخواستم زیر دستوپای بازیکنان له شود.
اتفاقا دستت هم باندپیچی شده بود تا مظلومیت بیشتری برای آن پروانه در عکس به نظر بیاید.
دستم در بازی با کرهجنوبی شکسته بود و در عکسها صحنههای جالبی به ثبت رسید.
در حالی این گل بهعنوان بهترین گل توسط مردم انتخاب شد که به نظر میرسید اگر انتخاب دست AFC بود این اتفاق نمیافتاد و چهبسا مانند سایر حقکشیهای دیگر درخصوص فوتبالیستهای ایرانی، گل تو هم هرگز بهترین گل نمیشد.
حقمان را میخورند چون آدم متخصص و فنی در کنفدراسیون فوتبال آسیا نداریم، به خاطر همین است که همواره در فوتبال آسیا در همه عرصهها متضرر میشویم. اگر یک نفر ایرانی یک کرسی قوی در آسیا داشت، هرگز حق فوتبالیستهای ایرانی و فوتبال ایران به این شکل خورده نمیشد. وقتی کسی را نداریم با ما اینطور برخورد میشود و این اتفاقات هم طبیعی است و باعث میشود تا درخشش فوتبالیستهای ایرانی آنطور که باید و شاید دیده نشود و درنهایت متضرر شویم.
استقلال چرا به این روز افتاده است؟
مشکل استقلال هیچگاه با صحبتهای من و امثال من حل نمیشود چراکه اشکالات بالاتر از این حرفهاست و گویا ارادهای هم برای حل آنها وجود ندارد. استقلال هواداران زیادی دارد و بنده به شخصه مدیون هواداران واقعی استقلال هستم و همیشه به آنها احترام میگذارم اما متاسفانه شرایط بهگونهای است که مردم و هواداران واقعیتها و آنچه که در باشگاه میگذرد را به شکل حقیقی نمیبینند و از آنها اطلاع پیدا نمیکنند. در حال حاضر طی این سالها بیشتر مشکل استقلال مدیریتی بوده و قطعا یک جای کار این تیم لنگ میزده که تیم به این حال و روز افتاده است.
دربی 89 هم با شکست استقلال و آه و افسوس هواداران این تیم به پایان رسید.
در هر صورت فوتبال حرفهای است و دربی هم شرایط خاص خودش را دارد هرچند که آن پنالتی هم تاثیرگذار بود و باعث شد استقلال نتواند بازی را به تساوی کشانده و درنهایت نتیجه را از دست بدهد.
کمی هم درباره تیم ملی و شرایط این تیم بعد از جدایی کیروش صحبت کنیم.
من طرفدار کیروش نیستم و دو سال است که در تیم ملی هم نیستم اما مثل همیشه حقیقت را با صراحت میگویم. به نظرم فوتبال ایران بزرگترین ضرر را در چند سال آینده خواهد دید، به این دلیل که نتوانست آنطور که باید و شاید از هشت سال حضور کیروش در فوتبال ایران استفاده لازم را به صورت گسترده و وسیع ببرد. ما آنطور که باید از حضور کیروش در فوتبال ایران استفاده و نتبرداری نکردهایم و همین موضوع در آینده باعث پسرفت و ضرر فوتبال ایران در سطح ملی میشود.
الان هم که برای انتخاب سرمربی جدید مدام دستدست میکنیم.
ما همیشه رویایمان حضور در جامجهانی بوده و زمانی که حتی به راحتی هم به آن رسیدیم دیگر پلن و برنامهای برای بعد از آن نداشتیم و هیچگاه به مراحل بالاتر فکر نکردیم و به نوعی هیچگاه در فوتبال جاهطلب نبوده و نیستیم.