انتخاب مارک حُسنها و عیبهایی دارد و اینکه گزینه مطلوبی برای تیم ملی هست یا نه بستگی به زوایای دید ما دارد.
نکته مثبت مربی بلژیکی جوانی اوست که به او اجازه میدهد در زمین تمرین همانند یک فرمانده و دوشادوش بازیکنان حرکت کند. خیلی از مربیان تیمهای ملی از نظر شرایط سنی ایدهآل نیستند و این موجب میشود تمرین زیر نظر دستیار برگزار شود و این گاهی باعث میشود حس سرمربی به خوبی به بازیکنان القا نشود. طبیعتاً مارک به خاطر جوانی انگیزه بالایی برای کار دارد و در همه این سالها نشان داده علاقه خاصی به جوانگرایی دارد. او در برههای که سرمربی تیم ملی بلژیک شد نسل فوتبال بلژیک را تغییر داد. از حُسنهای مربیگری مارک ویلموتس اهمیت بالای او به نظم است و این همان خصوصیتی است که کارلوس کیروش داشت.
مارک ویلموتس دستیار دو سرمربی تیم ملی بوده و پله به پله بالا آمده و با فضای کار در سطح ملی کاملاً آشناست و این موجب میشود مارک در تیم ملی فوتبال ایران هم برای اجرایی کردن ایدههایش خیلی با چالش مواجه نشود و شاید بتوان اینطور گفت با توجه به شرایط اقتصادی کشور و اینکه تحریمهای آمریکا خیلی از مربیان اروپایی را از سفر به تهران منصرف کرده انتخاب مارک نمیتواند انتخاب بدی باشد، اما مشکل را میشود در جایی دید که دستمزد زیادی برای این مربی تعریف شده است؛ ۱٫۵میلیون دلار برای یک سال. مربیای چون مارک را میتوان با مبلغ کمتری به خدمت گرفت. ۱٫۵میلیون دلار برای مارک ویلموتس عدد زیادی است به خصوص که او به همراه تیم ملی بلژیک در یورو ۲۰۱۶ موفق نبود و در تیم ساحلعاج هم کارنامه ضعیفی داشت و به یقین با کارنامه یک مربی شکستخورده به تهران آمده است.