۱۵ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۰

پس از زیدان و کلینزمن، قلعه‌نویی گزینه تیم‌ملی شد

با همه خوبي‌ها و بدي‌هايش، دوران كارلوس كي‌روش در فوتبال ايران خاتمه يافت و حالا عصر ديگري از راه خواهد رسيد...
کد خبر: ۹۳۱۲۲


به گزارش"دی اسپورت"،با همه خوبي‌ها و بدي‌هايش، دوران كارلوس كي‌روش در فوتبال ايران خاتمه يافت و حالا عصر ديگري از راه خواهد رسيد. همان‌قدر كه نفي نقاط قوت كي‌روش غيرمنصفانه است، ناديده گرفتن ضعف‌ها و كاستي‌هاي شخصيت و كارنامه او هم كمكي به ما نمي‌كند. با اين همه شايد يكي از بزرگ‌ترين آفت‌هاي فرهنگي هشت سال گذشته در فضاي فوتبال ملي، فقدان اعتدال بوده باشد. نقد و نظر هميشه وجود داشته اما واقعيت آن است كه جامعه ما حداقل در 20 سال اخير هرگز در مواجهه با تيم ملي تا اين اندازه دو قطبي نبوده و چنين واكنش‌هاي افراطي و ناسالمي نشان نداده است.

اينكه چطور به اين نقطه رسيديم حتما قابل بحث است اما بي‌گمان بايد سهم بزرگي از اين سير قهقرايي را متوجه شخص كارلوس كي‌روش بدانيم. او همان كسي است كه تقريبا همه مردم ايران در جام‌جهاني 2014 و چند ماه بعد از آن در جام ملت‌ها هواخواه افراطي تيمش بودند اما به مرور ورق برگشت و خود كارلوس بهتر از همه مي‌داند چرا اين اتفاق افتاد. سقوط از آن وحدت كم‌نظير به اين چند پارگي غيرقابل باور را حتما بايد در فهرست دستاوردهاي كي‌روش براي فوتبال ايران بگنجانيم؛ مردي كه خدمت كرد اما ظاهرا با عشق و همزيستي مسالمت‌آميز بيگانه بود.

اين اواخر فقدان اعتدال در برخورد با كي‌روش كار را به جايي رسانده بود كه مثلا موافقان افراطي سينيور هر اتفاقي در تيم ملي را با سلاح فلسفه‌بافي و توجيه به هوش سرشار و مديريت بي‌نظير مربي پرتغالي ربط مي‌دادند. بعضي از اين رويكردها كه حتي در رسانه‌هاي رسمي و جدي به شكل وسيع بازتاب مي‌يافت، غيرقابل باور بود.

به عنوان مثال وقتي سردار آزمون در بازي با عمان جهت پنالتي بازيكن حريف را به بيرانوند نشان داد و آن توپ مهار شد، تحليل‌هاي شگفت‌انگيزي در مورد «علمي» بودن اين اتفاق به رشته تحرير در آمد و كاسه‌هاي داغ‌تر از آش مدعي شدند همفكري آزمون و بيرانوند در اين صحنه، حاصل آناليزهاي فشرده كادرفني در مورد پنالتي‌زنان عمان بوده است.

خود سردار اما خيلي زود مصاحبه كرد و گفت كاملا شانسي و حسي جهت ضربه را حدس زده، بدون آنكه اصلا زننده پنالتي را بشناسد! وقتي كي‌روش چپ و راست مي‌گفت: «كت قهرماني براي ما گشاد است» و به غلط پيش‌بيني مي‌كرد كره و استراليا قطعا در نيمه‌نهايي حاضر خواهند بود، فلسفه‌بافان در ستايش ذكاوت او نثرها مي‌نوشتند و ادعا مي‌كردند كارلوس با اين كار قصد دارد فشار را از روي تيم خودش بردارد.

با اين همه وقتي بعد از بازي با چين ويديوي سرخوشانه بازيكنان تيم ملي منتشر شد كه ساعتي قبل از مسابقه كسب يك پيروزي پرگل را پيش‌بيني مي‌كردند، همان آدم‌ها جار زدند: «ببينيد كي‌روش چطور اعتماد به نفس و روحيه برتري‌طلبي را در تيمش تزريق كرده است!» وقتي ايران به عنوان بدترين تيم تهاجمي جام‌جهاني و با مالكيت 30 درصدي در بازي با پرتغال به لطف پنالتي اهدايي VAR يك مساوي گرفت، عادل فردوسي‌پور بغض كرد و رو به دوربين گفت: «خدا خواست اين تيم سرش را بالا بگيرد» اما حالا كه بعد از هشت سال براي اولين بار با يكي از سه تيم ژاپن، عربستان و استراليا بازي كرده‌ايم و 3 بر صفر بازنده شده‌ايم، همه تقصيرها گردن فرهنگ ضعيف ايراني و امكانات اندك و عقب‌افتادگي تكنولوژيكي ما نسبت به ژاپن افتاده است!

اميد كه بعد از كي‌روش يك مربي بزرگ‌تر از او بيايد و دوران علمي‌سازي فوتبال ايران تداوم يابد اما حتي اگر شوخي توييتري وزارت ورزش درست از آب در آمد و زيدان و مورينيو هم به ايران آمدند، باز بايد در قبال سرمربي بعدي تيم ملي خويشتندارتر باشيم. خردمندانه نيست كه تصور كنيم چون طرف اسم و رسم بزرگي دارد، پس هر حرفي بزند مو لاي درزش نمي‌رود و هر كاري انجام بدهد حكمتي در آن نهفته است.

از اين افراط و تفريط مرگبار فاصله بگيريم. اين سلاح لعنتي توجيه، تئوري‌بافي و ماله‌كشي را زمين بگذاريم و اين‌قدر به آدم‌ها اعتبار كاذب ندهيم كه خودشان هم به ورطه توهم بيفتند. محض رضاي خدا گاهي قبل از كارهاي‌مان فقط چند دقيقه بي‌غرض و مرض فكر كنيم، حتما معجزه خواهد شد.

به قلعه نویی اعتماد شد

جانشین کی روش چه کسی خواهد بود؟ تلاش واسطه‌ها، فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و جوانان برای پیشی گرفتن از یکدیگر برای اعلام نام سرمربی بعدی ادامه دارد، هرچند که مهدی تاج در آخرین گفت و گوی تلویزیونی خود اعلام کرد که گزینه مدنظرشان خارجی است اما جالب است بدانید برخی از نمایندگان مجلس که عضو فراکسیون ورزش هستند تلاش می کنند امیر قلعه نویی را جانشین کی روش کنند، آن ها اعتقاد دارند همان‌طور که به سرمربی پرتغالی، فرصتی هشت ساله داده شد تا در مسابقات مختلف دست کم یک جام را برای ایران به ارمغان بیاورد، می توانیم به قلعه نویی نیز فرصتی هشت ساله بدهیم تا زمینه ساخت تیمی پرقدرت را فراهم کند.

همه این ها در حالی است که سرمربی فعلی سپاهان در سال های گذشته حتی نتوانسته قهرمانی لیگ برتر را کسب کند و مشخص نیست اعتماد به او در سطح ملی چه توجیهی می تواند داشته باشد. نکته مهم‌تر آنکه یک بار در سطح ملی به امیر قلعه نویی اعتماد شده و او نتوانسته عملکرد مورد انتظار را داشته باشد.

ماجرای امیر

تیم ملی با برانکو در جام جهانی انتظارات را برآورده نکرده بود و فشار انتقادات به قدری شدید بود که سرمربی کروات قید مدت باقی مانده از قراردادش را زد و دیگر به ایران برنگشت. محمد دادکان به خاطر اختلاف با علی‌آبادی، رییس وقت سازمان تربیت بدنی برکنار شد و این برکناري فوتبال ایران را در چاله تعلیق انداخت. امیر قلعه‌نویی با خرد جمعی سازمان تربیت بدنی به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد، تیمی که رییس فدراسیون نداشت و درگیری کمیته انتقالی فیفا با علی‌آبادی آن را تبدیل به بچه سرراهی کرده بود.

علاوه بر آن کنار رفتن یحیی گل‌محمدی، ابراهیم میرزاپور، سهراب بختیاری‌زاده و علی دایی در حالی‌که در سال‌های پیش از آن یک گزینه جانشین قوی برای‌شان پرورش داده نشده بود دست قلعه‌نویی را از داشتن مهره‌های با تجربه خالی کرد. با این حال شروع دوره جلال حسینی، هادی عقیلی، حسن رودباریان و دعوت از مسعود شجاعی و ایمان مبعلی که پیش از آن به تیم ملی دعوت نمی‌شدند تغییرات بنیادین سرمربی تیم ملی در آن مقطع بود.

بازی های نه چندان زیبا در کنار دعوت پرتعداد از بازیکنان استقلال، استفاده از کاور آبی در تمرینات و تجربه کاپیتانی محمود فکری در تیم ملی از جمله اقداماتی است که نشان می‌دهد ژنرال هرگز نتوانست بین علاقه اش به استقلال و تیم ملی تفکیک قائل شود. به هر ترتیب شکست مقابل کره جنوبی در ضربات پنالتی در رقابت‌های آسیایی 2007 با انتقادات تندی علیه او همراه بود و باعث کنار گذاشته شدنش از هدایت تیم ملی شد. قلعه نویی سال‌هاست از ظلمی می گوید که در حق او شده و در این میان فردوسی پور را مقصر اصلی ناکامی ها و بازی های نه چندان زیبای تیمش می داند.

رنار در اولویت

به هرترتیب به نظر می رسد حضور یکی مثل قلعه نویی در شرایط فعلی بازگشت به عقب محسوب می شود. شنیده‌ها از جانشین کی روش، هروه رنار فرانسوی است. سرمربی تیم ملی مراکش در جام جهانی که یک تیم مقتدر را روانه مسابقات کرد اما با گل به خودی مدافع خودی به ایران باخت و در نهایت نیز نتوانست از مرحله گروهی صعود کند. هرچه که باشد، در شرایط فعلی ظرفیت لازم برای حضور یک سرمربی ایرانی روی نیمکت وجود ندارد و باید کار را به یک سرمربی مطرح خارجی سپرد.